tisdag, mars 04, 2008

روی سخن با تورکمنهای خارج از کشور!ر
ر
دوستان و برادران گرامی!ر

در میان روشنفکران و مبارزین هر ملتی، افکار و نظریاتی متفاوتی میتواند وجود داشته باشد و وجود نیز خواهد داشت. اگر این نظریات متفاوت بر سر درکی متنوع از مضمون و خصلت اصلی جنبش ملتی مفروض و بر سر چگونگی تأمین حقوق شهروندی و ملی در عرصه سیاست گذاری کلان و بر سر بنیانهای تئوریک جنبش باشد، امریست طبیعی و تلاش برای همزیستی و تعامل این دیدگاهها و تداوم بحث و گفتگو میان آنها بمعنای سلامت این دیدگاهها و نظرات متفاوت بوده و خود بیانگر پایبندی تمامی طرفهای گفتگو به دمکراسی است که در نهایت میتواند به یک درک و به یک برداشت از منافع ملی جنبش و به اتحادی در اشکال گوناگون بینجامد.ر
اما، اگر اختلاف در میان روشنفکران و مبارزین هر ملتی، توأم با فقر بینش سیاسی و فلسفی از مبارزه سیاسی و بدور از هرگونه بار اختلافات بینشی، سیاسی و نظری و نامربوط به منافع ملی جنبش آن ملت باشد و اگر هر جمعی برای اثبات منافع حقیر گروهی و محفلی خود و تحمیل خود بر دیگران متوسل به ناسالم ترین اشکال مبارزه گردد، در آن صورت نمیتوان از روشنفکران این ملت انتظار هیچ گونه فعالیت مثبت و عملی در راستای منافع ملی خود و انتظار برآمدن جوانه های اتحاد و همگرائی دمکراتیک، از این میدان اختلافات، عصبیت های کور، ریاست طلبی ها و هژمونی طلبی ها، کتمان و ستیز با واقعیت و حقیقت، نیرنگ و توطئه ها علیه دیگری و پارانوئیسم غالب در رفتار و کردار فردی و جمعی، تلاش برای حذف و حتی نابودی یکدیگر، ناصداقتی با خود و با دیگران، نفی موفقیتهای دیگران و غلو و بزرگنمائی ناچیزترین دستاورد خود و ... داشت!ر
متأسفانه برخورد روشنفکران تورکمن در خارج از کشور به اولین آکسیون تاریخی کانون نشان داد که پراکندگی و اختلاف در میان بسیاری از آنها، از نوع دوم این اختلافات بوده و مخالفت و اختلاف آنها با کانون، خالی از هرگونه بار اختلاف سیاسی و نظری و توأم با فقر اندیشه سیاسی و فلسفی و حسابگریهای فردی و شخصی و بدور از برداشت و تحلیل متفاوت و طبیعی از منافع ملی ملت تورکمن و یا بر سر چگونگی تأمین آن و در کل از مبارزه ملی ملت ما بر سر هستی و یا نیستی ملی خود قرار گرفته است!ر
کسانیکه هر روز در سایتهایی که چون قارچ از زمین روئیده و هر روزه از یکدیگر دور و دورتر میشوند و همه ظاهراً از بی حقوقی و ظلم و ستم رژیم بر ملت تورکمن و بی عملی و پراکندگی روشنفکران تورکمن در مقابله با آنرا بدون ارائه هیچگونه برنامه ای برای برون رفت از آن برخ میکشند و یا کسانیکه از عدم ناموفقیت خود در طرح مسایل این ملت در مجامع بین المللی و ازبی اثری فعالیت تاکنونی خود جهت شناسانیدن حقوق این ملت در این مجامع از مردم " پوزش" می طلبیدند، در روز این اقدام ملی جهت شناسانیدن حقوق ملت خود در مقابل یکی از بزرگترین مجمع بین المللی و رسانیدن صدای خرد شدن ملتی در زیر پای شوونیسم و استبداد بگوش جهان، کجا بودند؟ چرا نه تنها از درج فراخوان این آکسیون، که حتی از درج خبر انجام چنین اقدامی در سایتهای خود نیز خودداری کردند؟ آیا این امر خبر از آلودگی این افراد به پارانوئیسم خطرناکی ندارد که هر چیزی را که بدست خود صورت نگیرد نپذیرفته و حتی در اینراه حاضر به کتمان و نادیده گرفتن فعالیت دیگران و تعطلیل مبارزه علیه رژیم اسلامی، در زمان اقدام دیگران علیه آن میگردد!ر
آیا کسانیکه از پراکندگی و عدم وجود وحدتی هدفمند و پایدار و همگرایی مبارزاتی در میان تورکمنهای خارج از کشور ظاهراً شکوه ها دارند و وقت خود را به بحث در مورد آن در پای پالتاکها سپری میسازند، با اینکه میدانند وحدت، در عمل و در میدان مبارزه شکل میگیرد، در روز عمل چرا همگی سر در لاک خود فرو برده و حتی از صحبت در باره آن نیز خودداری ورزیدند؟
آنهایی که در چاپ خبر کشتار و دستگیری صیادان تورکمن، بدون اینکه با مقوله صید و صیادی در میان مردم تورکمن اطلاعی داشته باشند، از همدیگر سبقت می گرفتند و برای سوار شدن بر موج اعتراض مردم نسبت به کشتار صیادان، اعلامیه ها و اطلاعیه های مشترک حتی با دست زدن به جعل نام کانون صادر میکردند، آیا شرکت در اقدامی عملی برای حمایت واقعی از خواست این صیادان را جزو وظایف خود نمیدانند و تنها به بهره برداری شخصی و فردی از آن بسنده میکنند؟ آیا کسانیکه با آب و تاب، هر چیز ناچیز و نامربوط به زندگی ملت خود را با بزرگنمایی در سایتهای خود درج میکنند و حتی با زیرپا گذاشتن تمامی پرنسیپ های ژورنالیستی و اخلاق سیاسی، آگاهانه در چاپ هر اعلامیه جعلی بنام کانون، ذره ای تردید بخود راه نمیدهند، آیا چاپ فراخوان کانون و یا درج خبر برگزاری آکسیون اعتراضی در مقابل پارلمان اروپا را وظیفه خود ندانسته و وظیفه خود را تنها در تخریب مواضع و مخدوش ساختن سیاستهای آن با چاپ اطلاعیه های جعلی که بنام آن صادر میشود و بی خبر نگهداشتن روشنفکران و ملت تورکمن از اخبار و مواضع حقیقی کانون و اقدامات واقعی فرزندان راستین آن در خارج از کشور میدانند؟ آیا، این عمل اینگونه سایتها بدین معنا نیست که دیگر خود آنها نیز عملاً پذیرفته اند که سایت آنها محلی است تنها برای درج جعلیات و نه واقعیات مربوط به زندگی و مبارزه ملت تورکمن؟
آیا، حداقل عدم حمایت ضمنی و سکوت و کنار کشیدن بی سر و صدای خود از این اقدام ملی، از طرف کسانیکه در پند و اندرز و عقل فروشی به مبارزان واقعی ملت تورکمن و انتقاد از هر عمل آنها، ید طولانی دارند را باید بحساب ترس آنها در روز عمل، از رژیم اسلامی گذاشت و یا بحساب نفرت بی معنا و آلرژی ضد کانونی آنها باید گذاشت که در روند تشدید و التهاب خود به ترجیح سکوت و لاپاشانی جنایات رژیم در حق ملت تورکمن در انظار بین المللی بجای همکاری با کانون برای مبارزه با این رژیم کشیده شده است؟
آیا آنهایی که عدم مشارکت خود در این آکسیون را با کمبود وقت و گرفتاریهای شخصی خود توضیح میدهند، آیا طی دهه ها اقامت و بی عملی در خارج از کشور حاضر نیستند تنها یک روز از وقت خود را به ملت خود ببخشند و یا حداقل با کمک مادی و یا با تشویق برگزار کنندگان این آکسیون بوسیله ارسال پیامی به آنها، مشارکت خود را در این امر ملی و مهم اعلام بدارند؟
آیا، آنهائیکه مدتهاست جهت توجیه بی عملی و بی اعتقادی خود به مبارزه ای متشکل و کارآ با نکبت جمهوری اسلامی به تز بی فایده بودن مبارزه و تشکل یابی در خارج از کشور روی آورده اند نمیتوانند برای پی بردن به اهمیت این مبارزه با پایه بودن این تز ساختگی خود حداقل از خود رژیم آنرا بیاموزند که برای جلوگیری از تشکل یابی و مبارزه مخالفین خود در خارج از کشور تا به امروز 250 تن از آنها را بدون توجه به ایدئولوژی و یا گرایشهای سیاسی شان ناجوانمردانه به ترور رسانیده است!
ر
کجا بودند آنانی که با اعلام فعال سازی تشکیلات کانون در اروپا، از چپ و راست آن گروههای نامرئی و مرئی برای جنبش بر پا میداشتند و با شعارهای تندتر از هر تند روی افراطی با گسترش اتحادیه ها و با سان دیدن از ارتش رهایی بخش خود در اوهام و خیال، تنها خود را حامی و ناجی ملت دانسته و دیگران را لایق حتی مبارزه برای ملت خود نمیدانستند و دیگر حتی خدای را بنده نبودند! آیا سکوت آنها در روز اثبات ادعاها و گفتارهای خود در عمل، اثبات خواسته و یا نا خواسته این امر نبوده استکه وظیفه آنها تنها تا حد ایجاد شدت و تفرقه در صفوف روشنفکران خارج از کشورو ایجاد سردر کمی در بین آنها، مخدوش ساختن مواضع اصلی جنبش ملی – دمکراتیک محدود میشود و بس !ر
مخلص کلام، برپائی آکسیون اعتراضی در مقابل کمیساریای پارلمان اروپا در بروکسل بلژیک، آزمونی بود برای همه روشنفکران خارج از کشور تورکمن که تا چه حد بر گفتار و ادعاهای خود و تا چه حد به منافع ملی ملت خود پایبند و تا چه حد پیگیر در مبارزه و تا چه حد حاضر به پرداخت هزینه مبارزه و تا چه درجه ای با خود و با دیگران صادق هستند. متإسفانه اکثریت این دوستان از این آزمون نه تنها مشکل سربلند بیرون نیامدند!ر
ما، امیدواریم که در میان روشنفکران تورکمن در خارج از کشور، هنوز کسانی یافت خواهند شد که صادقانه و با وجدانی آگاه، سکوت و بی تفاوتی خود در قبال اقدام تاریخی بخشی از مبارزین تورکمن را بنقد کشیده و با مغزی سرد و با قلبی گرم و بدون هیچگونه چشم داشت و منتی بر ملت خود، در احقاق حقوق انسانی و ملی آن، خود را از تار توجیحات و از پود بی عملی و نظاره گری بی تفاوت بودن رهانیده و در صف پیشروان این جنبش قرار بگیرند!ر
کانون فرهنگی – سیاسی خلق تورکمن
2008-03-04

Inga kommentarer: