torsdag, september 20, 2007

وضعیت ذخیره ارزی و رابطه تجاری
ر
و مالی رژیم با دنیا، از زبان آمار!ر
ر
رژیم جمهوری اسلامی با تسلط بر دومین منابع جهانی گاز و بر منابع سرشار نفتی در دنیا، توانسته است تا به امروز با استفاده از نیاز روز افزون جهان به انرژی و آزمندی و سودجویی سرمایه در جهان که حتی مقولاتی چون حقوق بشر و دمکراسی را نیز میتواند براحتی زیرپای آن قربانی بسازند، نزدیک به سه دهه کشوری را در چنگال خونین خود حفظ بکند. دیگر بسیاری از دمکراتیک ترین کشورهای جهان، بویژه کشورهای اروپائی، در هر اقدام جهانی علیه این رژیم برای محدود ساختن از دامنه تضییقات روبه گسترش آن در نقض شدید حقوق بشر و حقوق اقلیتها و حتی در مهار زدن به ماجراجوئیهای اتمی و بحران آفرینیهای آن در خاورمیانه، در وحله اول برای سود و زیان خود در شرکت در چنین امری، چرتکه می اندازند و چشم بر تعهدات خود در قبال جهانی ساختن رعایت حقوق بشر و دمکراسی می بندند!ر
اکنون روسیه که بدنبال روی کار آمدن " دمکراتها" بدنبال فروپاشی شوروی به یک حیوان درنده سرمایه داری وحشی مبدل شده است، برای جبران مافات در کسب سود هر چه بیشتر به هر بهائی با مستبدترین و جنایتکارترین رژیم ها در جهان، چون رژیم اسلامی ایران بیعت کرده است. این دولت که با عقد قرارداد یک میلیارد و دویست میلیون دلاری پروژه نیروگاه اتمی بوشهر را در دست اجرا دارد. برای اجرای پروژه چهارده نیروگاه اتمی دیگر نیز قراردادی به مبلغ شصت و پنج میلیارد دلار با این رژیم منعقد کرده و با اجرای یک قرار داد هفت میلیارد دلاری بزرگترین صادر کننده سلاحهای متعارفی به ایران است، به بزرگترین حامی این رژیم در شورای امنیت سازمان ملل و به تطهیر کننده آن در مجامع حقوق بشر جهانی مبدل شده است!ر
کشورهای اروپائی، بویژه آلمان، فرانسه، انگلیس و ایتالیا و ... به بزرگترین طرف تجاری و مالی رژیم ایران تبدیل شده و هر یک از آنها، بویژه آلمان از صادراتی شش میلیاردی به ایران برخوردارند. تا جائیکه قطع رابطه کامل تجاری این کشور با ایران و شرکت در تحریم اقتصادی کامل آن، موجب افزایش بیکاری در اینکشور تا یک درصد از جمعیت هشتاد و دو میلیونی آن و رکود و به تعطیلی کشانیده شدن کارخانجات تولید کنندگان و صادر کنندگان کالا به ایران میگردد! اما صادرات و مراوده اقتصادی با رژیم اسلامی، تنها بخشی از رابطه " گفتگوی تمدنها"ی کشورهای اروپائی با آن است. بخش دیگر این معادله، واگذاری اعتبار و وام میلیاردی به این رژیم بحران آفرین در منطقه و سر دسته تروریسم جهانی از طرف این کشورها است. در این رابطه، گزارش " بانک تسویه حسابهای بین المللی" که مقر اصلی آن در شهر" بازل سوئیس" و تحت عنوان " بانکداری بین المللی و تحولات بازار مالی" سالیانه چهار بار منتشر میگردد، خود بتنهائی بیانگر اعتماد کشورهای بزرگ اروپائی و غیر اروپائی به دوام و بقای این رژیم و خود بازتاب عمق و میزان ورشگستگی و بحران اقتصادی رژیم اسلامی است.ر
طبق گزارش این مرکز مالی بین المللی، مبادلات بانکی رژیم ایران با سی و نه کشور بزرگ دنیا که عمدتاً از کشورهای اروپائی هستند، طی دو سال منتهی به دسامبر سال 2006 به چهارده میلیارد دلار افزایش یافته است، و میزان تعهدات پولی این رژیم به این بانکها و مؤسسه های خارجی که در پایان دسامبر سال 2004 میلادی 21 میلیارد و 828 میلیون دلار بوده است، در پایان دسامبر سال 2005 به 27 میلیارد و 655 میلیون دلار افزایش یافته است. در میان طلبکاران خارجی جمهوری اسلامی، فرانسه با پنج میلیارد و هشتصد میلیون دلار در رأس ده کشور اروپائی دیگر قرار دارد. بعد از فرانسه به ترتیب بانکهای آلمانی با سه میلیارد و صد و بیست و هفت میلیون دلار، هلند با 773 میلیون دلار، سوئیس با 512 میلیون دلار، اتریش با 497 میلیون دلار، اسپانیا 443 میلیون دلار و سوئد با 348 میلیون دلار، در رده های بعدی قرار دارند!ر
کشورهای غیر اروپائی که با ایران مبادله بانکی و رابطه مالی و تجاری دارند، در این گزارش، استرالیا، بحرین ، برزیل، کانادا، شیلی، هنگ کنگ، هند، ژاپن، کره جنوبی، مکزیک سنگاپور، تایوان و ترکیه و حتی آمریکا اعلام شده اند!ر
بنابراین، از دنیایی که عمدتاً هر کسی بفکر تأمین منافع خود و سود و سودجوئی بوده و مقولاتی چون حقوق بشر، دمکراسی و انساندوستی برای آن در درجه دوم اهمیت قرار دارد و حتی حاضر به مراوده و برقراری روابط اقتصادی، تجاری و مالی با رژیمی تبهکار و سر دسته تروریسم بین المللی چون رژیم اسلامی است، نباید انتظار آنرا داشت که بجای ما، بره را از زیردندان گرگ در آورده و به صاحب اصلی آن برگردانند! این روابط حتی در چنین شرایطی بحرانی در حیات رژیم اسلامی با جهان آزاد، بار دیگر به اثبات میرساند که راه رهایی و نجات ایران از ستمهای متعدد رژیم اسلامی بر آن، تنها در دست خود مردم ایران و نیروهای پیشرو آن است و بهره برداری از تضادهای آن با دنیای خارج، تنها مدد رسان مبارزات مردم علیه این رژیم میتواند باشد!ر
اما، ببارآوردن این همه بدهیهای کلان به خارج، از طرف رژیم اسلامی در حالی استکه درآمد حاصل از فروش نفت تنها طی دو سالی که دولت احمدی نژاد مصدر امور بوده است، از 48 میلیارد و 823 میلیون دلار در سال 1383 و 51 میلیارد و 300 میلیون دلار در سال 1385 رسیده که مجموع بالغ بر صد میلیارد و 123 میلیون دلار میگردد!رطبق مصوبات مجلس اسلامی، سهم این دولت بصورت بودجه، از این مبلغ، تنها 30 میلیارد و 823 میلیون دلار بوده که میبایستی مبلغ 69 میلیارد و 300 میلیون دلار آن به حساب ذخیره ارزی واریز میگردد و اگر مبلغ 24 میلیون و 623 میلیون دلار باقیمانده از دولت قبلی در ذخیره ارزی نیز به آن اضافه گردد، اکنون میبایست موجودی این صندوق 83 میلیارد و 932 میلیون دلارباشد! اما، اینکشور با درآمد سالانه 60 میلیارد دلاری که در سال جاری انتظار آن میرود و هنوز نیمی از سال مالی آن نیز باقی مانده است، نه تنها بدهی میلیاردی خارجی ببارآورده است، بلکه بنابه اعلام رسمی معاون ارزی بانک مرکزی، ذخیره ارزی ایران تنها 6 میلیارد و 300 میلیون دلار میباشد! این امر معنایی بجز بزرگترین دستبرد به خزانه ملی کشوردر تاریخ آن از طرف دولت نهم اسلامی ندارد!ر
همین ورشکستگی مالی و بدهیهای خارجی، علیرغم سود سرشار نفت برای ایران بعلت بالا رفتن تصاعدی قیمت این کالا در بازارهای جهانی، خود به موضوع گرو کشی ها و باج خواهیهای قطبهای قدرت در درون رژیم اسلامی از یکدیگر تبدیل شده است. اکنون طرفداران قطب هاشمی رفسنجانی که با انتصاب وی به ریاست مجلس خبرگان، مواضع جدیدی را بدست آورده اند، قصد طرح این غارت منابع ملی از طرف دولت احمدی نژاد که مبلغ
کل آنرا 140 میلیارد دلار میدانند، در پایان تعطیلات تابستانی مجلس اسلامی را دارند که در شرایطی که زندگی مردم سخت تر شده و هیچ پروژه جدید عمرانی بزرگ نیز بعمل در نیامده است، چگونه این دولت بالاترین درآمد نفتی تاریخ ایران و هم موجودی صندوق ذخیره را هزینه کرده است؟
ابعاد فاجعه اقتصادی و میزان بدهی و ورشکستگی اقتصادی رژیم اسلامی ایران، در مقایسه با کشور کوچک همسایه آن، یعنی کویت، هر چه بیشتر روشنتر می شود. بنابه آمار وال استریت ژورنال در 24 اوت سال 2007، دولت کویت بعد از اخراج ارتش صدام حسین و بازسازی میادین نفتی خود در این کشور با ذخیره ساختن تنها ده درصد از درآمد سالانه فروش نفت خود در مؤسسات و بانکهای معتبر خارجی، مبلغ 1500 میلیارد دلار برای نسلهای آینده اینکشور پس انداز کرده است!ر
اما، در ایران در طول تسلط رژیم اسلامی برآن، درآمد سرشار نفت گاز به جای سرمایه گذاری در طرحهای صنعتی و اقتصادی مفید و زیربنائی به صورت نقد به مراکز مالی خارجی چون دوبی و بانکهای اروپائی انتقال یافته صرف خرید واردات وکالاهای مصرفی بنجل شده و یا از طرف سردمداران رژیم به غارت رفته و یا به مصرف ریخت و پاش و حیف و میل دولتهای اسلامی رسیده و یا در برنامه های ماجراجویانه هسته ای و نظامی و در خرید کلان سلاح و یا در کمک به گروههای تروریستی اسلامی، چون، حماس و حزب اله و فلسطین و دیگر عملیات فتنه جویانه و تروریستی آن در خارج از کشور ودر سرکوبیهای مردم در داخل کشور، برباد رفته و اکنون کشوری مفلوک و ورشکسته برجای گذاشته اند!ر
کانون فرهنگی - سیاسی خلق تورکمن
2007-09-20

Inga kommentarer: