fredag, januari 08, 2010

بسیج ،" نیروی مقاومت مردمی" یا
ه
نیروی مزدور؟
ه
زمانیکه خمینی، دستور تشکیل" ارتش بیست میلیونی بسیج" را صادر کرد، برای کسانیکه به سرشت ضد انسانی و خودکامه حاکم دینی بر کشور آگاهی داشتند، تردیدی وجود نداشت که این نیرو، نه"نیروی مقاومت مردمی" بلکه نیرویی خواهد بود علیه مقاومت مردم در برابر خودکامگی دینی!ه
در جنگ ایران و عراق، این نیروی شبه نظامی که عمدتاً از نوجوانانی که به سن قانونی نرسیده بودند، تشکیل شده و بعنوان موج انسانی و دیوار گوشتی در مقابل توپخانه دشمن و مین روبهای زنده در میادین مین گذاری شده در حالیکه کلید پلاستیکی بهشت را برگردن داشتند، بکار گرفته می شدند! عضویت داوطلبانه در این نیرو با توجه به عدم استقبال جوانان برای مشارکت در چنین نیروی تخدیر شده و با ماهیتی ضد مردمی و آلت دست شده در دست استبداد دینی، بویژه در مناطق سنی نشین بعلت مغایرت ایدئولوژی شیعه گری حاکم بر آن، بزودی از طرف رژیم به اجبار تبدیل گردید. تمامی دانش آموزان مؤظف به ثبت نام و شرکت در نمایشات قدرت نمایانه آن در برابر مردم و بسیجی بودن به شرط مبرم و اولیه ورود به مدارس عالی آموزشی از طرف هیئتهای گزینش دانشجو مبدل شده و شرط کاریابی و استخدام در ادارات دولتی گردید.ه
این نیرو با پایان جنگ، علناً و با تنها وظیفه جنگ با مردم در کنار سپاه پاسداران قرار گرفته و با شکل گیری و تسلط مافیای نظامی- مالی، بسیاری از فرماندهان رده بالای آن نیز به اقتصاد و سیاست در ایران چنگ انداختند و همراه با مافیای پر قدرت نظامی – امنیتی به تحکیم موقعیت خود در دولت پرداختند. بسیج که دیگر به شرکت در قدرت و به یکی از تکیه گاههای اصلی ولایت فقیه مبدل شده و جهت حفظ آن در اقدام به هر کاری علیه مردم، چه با کفن و چه با لباس رسمی و چه با لباس شخصی کاملاً مجاز و آزاد گذاشته شده و در مواقع "آرامش" در جامعه، به زن ستیزی در خیابانها و به نهی از منکر جوانان تحصیل کرده و به شبیخون زن خوابگاههای دانشجوئی و به خبر چینی و پادوئی اطلاعاتی وزارت اطلاعات، مشغول گردید!ه
با برگزیده شدن احمدی نژاد به ریاست جمهوری رژیم از طرف مافیای نظامی- مالی و بیت رهبری،
بسیج نیز بعنوان پاداش شرکت فعال خوددر این امر، به دو بخش"نیروی مقاومت" و"نیروی غیر مقاومت" تقسیم گشته و بخش اول آن در بخشهای نظامی و انتظامی رژیم ادغام و در پرسنل"لشکرهای عاشورا، الزهرا و کربلا و ..."بکار گرفته شدند و بخش غیر نظامی آن بجای اونیفورم نظامی و سلاح گرم به انواع اقسام سلاح سرد مجهز شده و باز همان خدمات خیابانی خود در ضرب و جرح، قتل و جنایت، بمب گذاری و ایجاد حریق های عمدی را پی گرفتند! از زمانی که کوه گوشتی با چشمانی بزرگتر از مغز خود بنام جعفری، فرماندهی سپاه پاسداران را بر عهده گرفته و مأموریت سپاه را در درون کشور یعنی در سرکوبی مردم خلاصه کردند برای این منظور به تغییرات در سطح فرماندهی و ساختار تشکیلاتی ارگانهای سرکوب رزیم پرداخته و سپاه ساختاری استانی پیدا کرد. زیرا، برای رژیم و بیت رهبری یقین حاصل شده بود که مردم ر بسوی برپائی قیامی همگانی علیه حاکمیت سیاه آنها را دارند.اما، دامنه نارضایی و قدرت جنبش فراتر از تصور و پیش بینی آنها بود و چون بسیج بتنهائی توانایی سرکوب مردم را نداشت و سپاه نیز با کمبود مواجه شده بود، بنابه دستور خامنه ای، بسیج کاملاً در نیروی زمینی سپاه ادغام و با کودتای انتخاباتی که بسیج نیز از بازیگران اصلی آن بوده به کشتار مردم معترض پرداختند!ه
فرماندهان بسیج که زمانی مدعی سازماندهی بیش ازشانزده میلیون نفر در نیروی سرکوب بسیج شده بودند، در جریان سرکوبیها با آغاز چنبش مردم آشکار گردید که حتی ده درصد از این تعداد نیز در آن عضویت ندارند و تمامی افراد متشکل شده در صف بسیج نیز همه به یکسان حاضر به ارتکاب جنایت علیه مردم نیستند. نقدی فرمانده بسیج در مقابله با جنبش در سیزده آبان ادعا کرد که برای این اقدم ضد مردمی، سه میلیون بسیجی را فعال ساخته است. در حالیکه اگر وی به نیابت از"بیت رهبری" این همه نیرو را در مقابل مردم قرار داده بود، براحتی میتوانستند کل ایران را تحت کنترل خود در بیاورند. اما، حتی در تهران که مرکز شورشهای مردمی علیه رژیم است و تأمین "آرامش" آن از اهمیتی درجه اول برای رژیم برخوردار است، طبق اخبار درزشده ای از رأس نیروهای سرکوبگر، رژیم تنها توانسته بودند، دویست هزار نفر را از مجموعه سپاه، بسیج و لباس شخصی ها و وزارت اطلاعات سرهم بندی کرده و به جان مردم پایتخت بیاندازد! حتی همین نیروی گسیل شده نیز چون دیگر فاقد هرگونه انگیزه ایدئولوژیکی دینی برای"حفظ حکومت اسلامی و نایب بر حق امام زمان هستند به نیروی مزدوری مبدل شده اند که هیچ جنایتی را بدون دریافت پاداش و پول انجام نداده اند!ه
تنها در ماه گذشته به هر یک از افراد "بسیج وزارت صنایع"، چکی به مبلغ نیم میلیون تومان بنام"تشکر از برقار کردن آرامش در تهران"،از طرف خواهر زاده احمدی نژاد داده شد. پیش از راهپیمائی سیزده آبان نیز،نقدی به هر یک ازافراد بسیجی چکی به مبلغ چهارصد هزار تومان بابت شرکت در سرکوبی مردم داده و جایزه ای نیز به ازای هر یک از شرکت کنندگان در راهپیمائی اعتراضی به مبلغ 250 هزار تومان برای بسیجیها تعیین کرده است! در جریان"انتخابات" و حوادث بعدی مربوط به آن رژیم با تعیین صد هزار تومان مزد مزدوری در روز، برای هر یک از سرکوبگران چه سپاهی و چه بسیجی آنها را روانه خیابانها ساخته بود. با ادامه جنبش و خسته و فرسوده شدن روحی و فیزیکی قوای سرکوب، رژیم ناگزیر است مبلغ پاداشها و حق مزدوران را برای آنها باز هم افزایش بدهد!
ه
افراد بسیجی، علاوه بر این پاداشها و جوایز برای دستگیری افراد، در سال گذشته حدود 150 میلیارد تومان و امسال حدود 250 میلیارد تومان، تنها از"صندوق مهر"، به ریاست شوهر خواهر احمدی نژاد، بعنوان وام که هیچگاه نیز مسترد نمیگردد، دریافت داشته اند!ه
تمامی آمار و ارقام فاش شده از درون خود نیروهای سرکوبگربیابگر آنند که نیروی مزدور بسیجی بدنبال افزایش مزد آدمکشی و جنایت خود بهره مندی هر چه بیشتر از مزایای سهل الوصول دولتی است. زیرا دیگر، رابطه رژیم با نیروهای سرکوب خود نه رابطه یک دولت با نیروهای انتظامی منظبط و متعهد به حفظ اکمنیت عمومی، بلکه به رابطه پاداش و مزدور و جایزه دهنده به نیروی مزدور تقلیل یافته و دوران فدا شدن گله وار، فله ای و صلواتی، برای رضایت خدا و والیان آن بر روی زمین از طرف" سربازان گمنام امام زمان مدتهاست که سپری شده است!
اما، در این میان سؤال اساسی برای گردانندگان باندهای مافیائی و روحانیت طرفدار محدود شده در دایره"بیت رهبری" و مافیای نظامی – مالی حاکم و گردانندگان دولت خودکامه آنها اینستکه ایا آنها توان افزایش مزد و پاداش مزدوران مسلح خود و یا حتی نگه داشتن آن در سطح فعلی با توجه به در راه بودن تحریمهای هر چه بیشتر بین المللی و تعمیق بحران همه جانبه اقتصادی و تورم غیر قابل مهار و در شرایط نوسانات در قیمت جهانی نفت و مهمتر از همه در صورت شتاب گیری و همگانی تر شدن جنبش مردم را خواهند داشت؟
تورانلی-ازهوادارادن کانون فرهنگی - سیاسی خلق تورکمن
2010-01-08

Inga kommentarer: