fredag, december 28, 2007

اطلاعیه شورای مرکزی کانون فرهنگی – سیاسی خلق تورکمن ایران در باره :
رر
ترور هولناک نماد دمکراسی پاکستان!ر

بنیادگرایان افراطی، بهمراه دیگر نیروهای جهنمی در پاکستان، بالاخره بعد از تلاش نافرجام خود در ماه اکتبر در نابودی نخست وزیر پیشین و رهبر حزب مردم پاکستان، خانم بی نظیر بوتو در
روز بیست و هفتم ماه دسامبر سال2007 وی را در یک سوء قصد انتحاری بهمراه تعدادی از یاران خود به قتل رسانیدند!ر
شورای مرکزی کانون، این عمل جنایتکارانه را بعنوان اقدامی اهریمنی در مقابله با بازگشت دمکراسی، پیشرفت و صلح بر جامعه دیکتاتور زده و عقب مانده پاکستان، قویاً محکوم کرده و اعلام میدارد که هر چند این نیروهای تبهکار با این اقدام ظاهراً به نیت پلید خود برای محو فیزیکی بی نظیر بوتو، بعنوان نماد دمکراسی و سکولاریسم در پاکستان جامه عمل پوشانیده اند، اما هرگز نخواهند توانست خواست برپائی حکومتی سکولار، دمکراسی و آزادی را در این جامعه نابود بسازند!ر
شورای مرکزی کانون، ترور خانم بی نظیر بوتو را به مردم پاکستان، حزب مردم و به بازماندگان وی صمیمانه از طرف ملت تورکمن در تورکمنستان جنوبی، تسلیت گفته و برای آنها در مادیت بخشیدن به ایده های انسانی و دمکراتیک خانم بوتو، آرزوی موفقیت دارد!ر
شورای مرکزی کانون فرهنگی – سیاسی خلق تورکمن ایران
2007-12-28

måndag, december 24, 2007

قتل چندین تن از بازداشت‌شدگان شهرک حمیدیه

رژیم جمهوری اسلامی ایران باز هم فاجعه آفرید
ر
فاجعه‌ای بس و حشتناک و ضدانسانی
ر
قریب سه ماه پیش در اکتبر (مهرماه) امسال، تعدادی از ساکنان شهر عرب نشین حمیدیه در ۳۰ کیلومترب شمال اهواز، پس از انجام نماز عید فطر، بر علیه تشدید سرکوب وخفقان بر علیه مردم عرب در خوزستان، به یک راه پیمائی مسالمت آمیز مبادرت ورزیدند. نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی (سربازان بنام و گمنام امام زمان!!) در منطقه اهواز با حمله خشونت بار به این راه پیمائی- تعدادی را مضروب و صد ها نفر از ساکنان حمیدیه و اهواز را دستگیر کردند. در حالیکه خانواده‌های دستگر شدگان در این چند ماه بارها با مراجعه به مراکز امنیتی و وزارت اطلاعات، هیچگونه خبر و یا اطلاعی در مورد دستگر شدگان به آنها داده نشده – ناگهان در چند روز گذشته حکومت به تعدادی از این خانواده‌ها اطلاع داده است که اجساد اعضاء خانواده آنان را در رودخانه کارون و یا در خیابانها پیدا کرده‌اند.ر

söndag, december 23, 2007

بویسانچلی حابار2008- نجی یئل
ر
ر بییک تورک عالیمی، تورک دیلی نینگ دویبونی
ر
توتوجیلاردان ماخمیت کاشغارلی نینگ یئلی ایغلان ادیلدی


ر« دیلیم- دیلیم،ر
کس غاوینی دیلیم- دیلیم،ر
انه دیلدن دؤنمه رین
دوغراسالار دیلیم- دیلیم.»ر
عراقلی تورکمنلرینگ حالق دؤره دیجیلیگیندن

بیرلشن ملتلر قوراماسی نینگ ادبی- مدنی اداراسی یونسکو 2008- نجی یئلی تورک دونیأسی نینگ بییک عالیمی، تورکی دیلی نینگ سؤزلوگینی دوزن کاشغارلی ماخمیدینگ یئلی دییپ ایغلان اتدی. بو ایشده تورکیه جمهوریتی نینگ مدنیت باقانلیغی/ منیسترلیگی اولی آلادا اتدی.ر
بیز بو بویسانچلی حاباری أهلی تورکی حالقلارینا شول ساندان گؤرکانا تورکمن حالقینا تویس یورکده غوتلایاریس.ر
بو بارادا کؤپرأک ماغلومات ادینمک ایسله یأنلر شو آشاداقی اینترنت آدرسی گؤروپ بیلرلر
.ر

http://www.tourexpi.com/en-tr/news.html~nid=5578

اگر- ده بییک عالیم کاشغارلی ماخمیدینگ سؤزلوگینی اوقاجاق بولسانگیز شو آشاداقی آدرسه گیریپ بیلرسینگیز

http://www.achiq.org/pitikler/dlt---.pdf

آقمیرات گورگنلی

onsdag, december 19, 2007

Gutlak haty
v
Ỳetip gelỳan Gurban baỳramyny bütün Türkmen Milletine we ähli Musulmanlara tüỳs ỳürekden gutlaỳäris.
Bu Dini- Milli baỳrama bagyşlanyp berỳan Sadakalaryňyz , ỳerine ỳetirỳän Doga we Ziỳaratyňyz beỳik Taňgrynyň tarapyndan kabul bolmagyny dileỳäris.
Hormat bilen:
Iran Türkmen Halkynyň Medeni- syỳasy Ojagy
Günerte Türkmenistanyň Milli Hereketi-Iran

måndag, december 17, 2007

طرح علنی یک نمونه دیگر از گنوسیست
ر
فرهنگی علیه ملت تورکمن!ر

دو تن از نمایندگان رژیم از میان ملت تورکمن در مجلس اسلامی آن، بنامهای آقای محمد قلی مارامایی و محمد قلی ایری، بلاخره بعد از 28 سال بعد از انقلاب اسلامی، درآستانه انتخابات مجلس هشتم، "بنابه درخواست جمعی از فعالان فرهنگی و اجتماعی تورکمنصحرا"، "مکاتباتی با ریاست محترم سازمان ثبت و احوال کشور، اقای دکتر آیت اللهی"،انجام داده اند، تا" با موافقت مسئولین امکان نامگذاری اسامی ترکمنی برای فرزندان مردم تورکمنصحرا میسر گردد"!!ر
این، "درخواست"، عجیب و غریب نه متعلق به تاریکترین دوران ماقبل تاریخ بشریت و یا حتی در دوران قرون وسطی و استعمار، بلکه در آستانه هزاره سوم میلادی در کشوری بنام ایران بعنوان "درخواست" ملتی از یک رژیم شوونیستی- مذهبی بعمل میاید که رهبر دینی آن با وقاحت تمام امسال را " سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی" اعلام کرده و سردمداران رژیم وی سالهاست در مورد" برابری ملل و ادیان در اسلام"و"گفتگوی تمدنها" و ایجاد"جامعه مدنی"، گوش فلک را کر کرده اند!ر
اجرای شوونیسم ملت حاکم از سال 1304 علیه ملت تورکمن بدنبال سقوط جمهوری تورکمنستان به رهبری عثمان آخوند از طرف رضاخان و مبارزه وحشیانه شوونیستهای ایرانی برای محو هرگونه مظاهر ملی ملت ما و تلاش برای استحاله آن در ملت حاکم تا پایان عمر سلسله پهلوی و تشدید آن با آغاز سلطنت غیر موروثی فقهای شیعه در ایران تا به امروز ضربات بزرگی برهویت، فرهنگ و بقای ملی این ملت وارد آورده است. یکی از مشخصات بارز این شوونیسم وحشی و درنده در هم آمیختن تراژدی با کمدی، از فرط تعجیل در استحاله ملی ملت تورکمن در ملت حاکم بوده است. در دوره حمله رضاخان جهت "فتح تورکمنصحرا"، اگر جهت ارعاب این ملت با زنده زنده سوزانیدن هشت نفر از تورکمنها در کمش دپه این تراژدی خونین و دهشتناک را مرتکب شدند، در مقطعی دیگر این تراژدی به کمدی مبارزه با پیاله و چای سبز بعنوان مظهری از نماد ملی ملت تورکمن و غدغن سازی واردات آن به منطقه و جایگزین ساختن آن با استکان و نعلبکی و چای سیاه فرا روئید! خلف رژیم پهلوی، جمهوری اسلامی نیز اگر تداوم ستم ملی بر ملت تورکمن را با حمله سرتاسری به منطقه، از رژیمی به رژیم دیگر اعلان داشته بود، در روند افراط گرائی خود در اعمال شوونیسم رسمی در ایران، به حماقت و مسخرگی ممنوع ساختن نامگذاری فرزندان تورکمن با اسامی ملی خود نیز رسید!؟
امروزه در دنیائی که حتی نباتات و جانداران بنام اصلی خود نامیده میشوند، ملت تورکمن حق نامگذاری فرزندان خود بنابه فرهنگ و هویت ملی و زبان خود را ندارد. این گنوسیسم فرهنگی آشکار نه تنها ننگی بزرگ و ابدی بر پیشانی تمامی شوونیستهای ایرانی، از سلطنت طلب تا بنیادگرایان مذهبی حاکم و از پان ایرانیستها گرفته تا سوسیال – شوونیستهای به اصطلاح اپوزیسیون رژیم کنونی است، خفت و خواری بزرگی نیز برای کسانی استکه کمر به خدمت به رژیمی بنام نمایندگان مجلس آن بسته اند که حتی به ملت آنها حق نامگذاری فرزندان خود را نمیدهد و در طول حاکمیت نکبتبار این رژیم به"باورها، سنن و اصالت خانوادگی آنها توهین میشود"!!ر

ر- انگیزه طرح خواست های کوچک ملی از طرف نمایندگان رژیم در مجلس!ر

انگیزه و دلیل ظاهری که از طرح یک خواست ملی جزئی از طرف به اصطلاح این نمایندگان در وحله اول به ذهن متبادر میگردد، استفاده تبلیغی آنها از این امر برای اخذ آرای بیشتر برای ورود به مجلس هشتم رژیم برای خود و یا احتمالاً برای جانشینان مورد نظر خود با اتمام دو دوره از یدک کشی نمایندگی ملت تورکمن در مجلس اسلامی می باشد. البته آنها گویا شهامت پذیرش مسئولیت نتایج طرح چنین خواست ملی در برابر رژیم را حتی برای استفاده از آن در مقابل رقبای خود را نیز نداشته اند و از همان ابتدا مسئولیت پذیرش هرگونه عواقب احتمالی چنین امری را متوجه "جمعی از فعالان فرهنگی – اجتماعی تورکمنصحرا" و "موکلین و مردم عزیز منطقه" ساخته اند!ر
در این رابطه آنها در نامه خود می نویسند:" شکوائیه هایی به اینجانبان واصل میشود مبنی بر اینکه کارمندان واحدهای صدور شناسنامه در استانهای فوق الذکر اعمال سلیقه می نمایند و از درج نام و نام خانوادگی تورکمن که نشاندهنده اصالت و ریشه آباء و اجدادی آنهاست خودداری میورزند و بالجبار اسامی دیگری را تحمیل میکنند"!!ر
البته بر خلاف این به اصطلاح نمایندگان، "جمعی از فعالان فرهنگی و اجتماعی"و"موکلین و مردم عزیز منطقه"، بهتر میدانند که این سیاست نسل کشی فرهنگی، ربطی به "اعمال سلیقه کارمندان واحدهای صدور شناسنامه" نداشته و این سیاست مستقیماً از طرف رهبران رژیم اسلامی، بنابه سیاست شوونیسم وحشی و درنده آنها علیه ملت تورکمن صورت میگیرد و این "کارمندان واحدهای صدور شناسنامه"، مأمورین معذوری بیش نیستند!ر
اما، از طرح این مسئله آنها چقدر میتوانند استفاده تبلیغاتی در آستانه برگزاری به اصطلاح انتخابات مجلس هشتم بکنند، مسئله ایست نه مربوط به مسئله ملی ملت تورکمن و نه مربوط به تلاش ملت ما برای هستی و یا نیستی ملی در مسلخ گاه شوونیستهای ایرانی و مسئله ایست خارج از مبارزه روشنفکران راستین این ملت در مبارزه برای رفع ستم ملی از ملت خود!ر
اما، این اقدام کسانیکه هیچگاه جرئت یک اقدام مستقلانه ولو برای سوء استفاده تبلیغی را نیز از رژیم نداشته اند، مسلماً نمیتوانند بدون اشاره و یا چراغ سبز نشاندادن سردمداران رژیم به آنها صورت بگیرد. بنابراین انگیزه اصلی در طرح چنین مسئله ای را میتوان انگیزه ای سیاسی برای به انحراف کشانیدن و تعدیل سطح خواست های روبه اعتلای جنبش ملی- دمکراتیک تورکمنها، از طرف رژیم ایران با وساطت نمایندگان آن از میان این ملت در مجلس اسلامی آن دانست!ر
سردمداران و آنالوگهای رژیم مدتهاست واقفند که در شرایط تحول یافته آخرین دهه قرن بیستم میلادی در منطقه و اعتلای سطح رشد شعور ملی در میان روشنفکران و مبارزین ملتهای تحت ستم و تعمیق دیدگاههای ناظر بر حقوق شهروندی و ملی در میان روشنفکران و نمایندگان واقعی ملت تورکمن، خواستهای آنها نیز تا حد ایجاد حاکمیت ملی ملت خود در منطقه، در شکل فدرالیزمی دمکراتیک و تغییر ساختار متمرکز قدرت مرکزی در ایران، ارتقاء یافته است. سیاست اصلی طراحان سیاستهای شوونیستی رژیم نیز در مرحله فعلی جلوگیری از تبدیل این خواست به یک ایده عمومی و شکل گیری یک اراده ملی برای مادیت دادن به این خواست از طرف مردم تورکمن است. رژیم در اینراه، مجبور است سیاست اصلی خود مبنی بر تشدید استحاله این ملت و سرکوب مداوم آنرا با عقب نشینی های معین و کوچکی چون اجازه برای نشر نشریات محلی بزبان تورکمنی و یا رفع ممنوعیت از نامگذاری ملی که عملاً نیز چه در دوره شاه و چه در دوران شیخ از طرف مردم تورکمن عمدتاً زیر پا گذاشته شده و در کنار خواست های اصلی و بزرگ آنها مسئله ای فرعی و غیرعمده بشمار میاید، تؤأم بسازد.ر

ر- بازتاب فریب و استبداد!ر

در نامه این به اصطلاح نمایندگان نیز، دو رکن اساسی دوام رژیم اسلامی، یعنی دروغ و استبدا کاملاً بازتاب یافته است که توجه به آن برای پی بردن به ماهیت اصلی افراد دستچین شده رژیم برای نمایندگی آن در مجلس اسلامی، از میان ملت تورکمن ضروری است!ر
آنها در نامه ملتمسانه خود به رئیس "سازمان ثبت و احوال کشور"، برای خوش رقصی در مقابل محروم کنندگان ملت خود از تمامی حقوق ملی و شهروندی آن و برای فریب ملت خود نسبت به ماهیت ضد ملی رژیم اسلامی، بدروغ مدعی شده اند که :" اساساً تورکمنهای ایران در میان تورکمنهای جهان در حفظ اصالت فرهنگی خود، زبانزد عام و خاص هستند"!؟
بدین سان آنها بدون آنکه خم به ابرو بیاورند علناً منکر وجود ستم ملی و گنوسیست فرهنگی موجود علیه ملت تورکمن"در ایران اسلامی" خود شده اند در حالیکه نفس نامه نگاری آنها به رئیس "سازمان ثبت و احوال کشور" خود بیان بی حقوقی کامل این ملت، حتی در جزئی ترین مسایل فرهنگی مربوط به خود است. اما، مشخص نیست که این به اصطلاح نمایندگان در اثبات این ادعای دروغین خود در کشوریکه مبدل به مسلخ گاه هویت ملی و فرهنگی ملتهای تحت ستم شده و از ملتی که حتی حق آموزش بزبان مادری از فرزندان آن سلب شده است، به کدام یک از آثار خلق شده ادبی، هنری و یا فرهنگی در سطح جهانی و یا حداقل در سطح "تورکمنهای جهان"، استفاده خواهند ورزید؟ آیا، "حفظ اصالت فرهنگی خود" و بالاتر از آن در این عرصه" زبانزد عام و خاص" شدن در میان دیگر "تورکمنهای جهان"، تحت ممنوعیت فرهنگ و زبان خود در سرزمین خویش و بدون کسب حاکمیت ملی خود و تحت قیمومیت ملتی دیگر در ورطه ای از شوونیسم و استبداد امکانپذیر است؟ درست همین حاکمیت ملی، هر چند در شکا ناقص آن به ملت تورکمن در شوروی سابق امکان داد حتی در شرایط فقدان آزادیهای سیاسی ودمکراتیک عام درآن و حرکت بطئی و برنامه ریزی شده مسکو در جهت گسترش دامنه نفوذ فرهنگ و زبان روسی در جمهوریهای تحت سلطه خود، به رشد و شکوفایی هویت ملی خود، بویژه از لحاظ زبان و فرهنگ ملی تورکمن نائل گردند و در میان "تورکمنهای جهان"،"زبانزد عام و خاص" بشوند. تمامی ملتهای امروزه قلمرو شوروی سابق در آسیای میانه، بحق هویت ملی جا افتاده خود را مدیون همین حاکمیت ملی ناقص خود در دوران شوروی هستند و این آنها هستند که امروزه میتوانند مدعی " حفظ اصالت فرهنگی خود نسبت به برادران خود در آنسوی مرزهای خویش" گردند!ر
اما، اگر منظور این به اصطلاح نمایندگان از،"حفظ اصالت فرهنگی"، حفظ و تداوم آداب و سنن و هویت ملی تورکمنها در ایران است، این امر نیز بدون مبارزه و جانفشانی روشنفکران و پیشروان هر نسلی از ملت ما مقدور نبوده است. مبارزه ای که این به اصطلاح نمایندگان، در خارج از آن و حتی علیه آن قرار دارند.ر
از مشخصات بارز کسانیکه وظیفه نشر و ترویج ایده های عظمت طلبانه و برتری نژادی ملتی را علیه ملت خودی بر عهده دارند، خودباختگی در مقابل فرهنگ و تاریخ جعلی دیگران و حقیر و کوچک شمردن گذشته و هستی ملت خود در مقابل آن است. ایندو به اصطلاح نماینده نیز ملهم از این مشخصه بارز چنین افرادی، با توسل بدروغ حتی ساختاراتنیکی ملت خود را در مقابل ملت حاکم تا حد یک "قوم کهن ایرانی" تنزل داده اند تا شاید از این طریق نیز باز باب پسند هرچه بیشتر جنایتکاران شوونیست حاکم قرار بگیرند!ر
اما، اگرمنظور آنها از "ایرانی"، ایران کنونی باشد، مسلماً مرتکب اشتباهی مطلق شده اند. زیرا، "ایرانی" ساختن اجباری تورکمنها تنها اگر با قرارداد غیر قانونی سرزمین و ملت واحد تورکمن در بیستم سپتامبر سال 1881، با امضای نمایندگان حکومت قاجار و روسیه تزاری با وساطت امپراطوری انگلستان آغاز گردیده باشد، با یورش سراسری قشون رضاخان بعد از 45 سال از انعقاد این قرارداد، در سال 1926 میلادی عملی و با "فتح تورکمنصحرا"، بخشی از سرزمین تاریخی ملت ما به خاک ایران ضمیمه گردید. بنابراین، "قوم کهن" بودن ما در این کشور یاوه گوئی بیش نبوده و نیست!ر
شوونیستهای ایرانی، همیشه تلاش ورزیده اند که مقوله "فلات ایران" و"کشور ایران"، یکی پنداشته شود تا تاریخی یکپارچه و به هم پیوسته و درازآهنگ برای خود بنویسند ودر "ایران پاک" خود دائماً شرح گذشته پرافتخار ملتی یکپارچه را خلق بکنند که آینده ای پرافتخار را انتظار می کشند و از ازل "ایرانی" بوده است که نه پیشوند فلات و یا کشور در کمیت و یا کیفیت پاک و مقدس آن تأثیری میگذارد و همه "اقوام" در این"ایران" از خویشاوندان دور اقوام آریائی هستند که برای بهره مندی شدن از این آینده پر افتخار باید در این" نژاد"ذوب بشوند!ر
اما، هر محقق منصفی میداند که فلات ایران تفاوتی بنیادین با کشور ایران دارد و فلات ایران به منطقه مرتفع و وسیعی از رود سند تا فرات اطلاق میگردد که در آن قبل از مهاجرت و یورش پارسها به آن و حتی هزاران سال قبل از آنف حداقل ده تمدن بزرگ وجود داشته و تورکمنها و یا اغوزها و نیاکان آنها در این منطقه، در روند سازماندهی قدرت خود نه بعنوان "قومی کهن"، بلکه بعنوان ملتی کهن امپراطوریهای بزرگی را بنا نهاده اند که بحث در مورد آنها از حوصله این مقال خارج است. اما، ایران امروزی، واحدی است جغرافیائی و سیاسی و نه یک واحد ملی. زیرا، این واحد نه از عضویت داوطلبانه و آزادانه و برابر حقوق شهروندان این کشور، بلکه از یکسو از جمع بست اجباری سرزمینهای تقسیم شده ملتهای موجود در آن در شرایط زمانی متفاوت از لحاظ تاریخی در اواخر قرن نوزدهم و از سوی دیگرتحت خونین ترین سرکوبیها و سلب حقوق و حاکمیت ملی این ملتها و نفی هویت ملی آنها از طرف حکومتهای تمرکزگرا و شوونیستی وقت به نیابت از طرف تنها اقلیت حاکم بر آن شکل گرفته است. درست در این واحد جغرافیائی استکه نمایندگان و پیشروان واقعی ملت تورکمن برای برقراری حکومتی دمکراتیک و فدراتیو و برای کسب حق تعیین سرنوشت ملت خود و سایر ملتهای تحت ستم در آن مبارزه میکنند تا راه شکل گیری کشوری نوین و مدرن و تبدیل آن به واحدی ملی از طریق فراروئی ملل ساکن در آن به ملتی نوین، بنابه تعریف نوین آن فراهم گردد. مسلماً مقدمترین مانع در راه برقراری این امر، رزیم جمهوری اسلامی استکه باید حیات سیاسی و اجتماعی ایران دفع گردد ودستگاه عظیم بوروکراتیک، ایدئولوژیک و نظامی و امنیتی آن از بین برود!ر
این باصطلاح نمایندگان، در نامه خود ملهم از ذات استبدادی حکومت تئوکراتیک ملایان شیعه در ایران، استبداد و سرسپردگی را کاملاً در هم آمیخته اند. آنها مینویسند :"از آنجائیکه از نیات پاک و خیر خواهانه مسئولین ... بالاخص شخص حضرتعالی(دکتر آیت اللهی) اطلاع و ایمان واثق"، دارند "در اسرع وقت کمیته ای مشترک با حضور رؤسای ادارات کل استانهای گلستان و خراسان شمالی و انجمن های فرهنگی اجتماعی تورکمن منطقه که نماینده یا نمایندگان آنها از سوی اینجانبان تعیین خواهند گردید، تشکیل شود"!!ر
آنها، هدف از تشکیل این کمیته را، "انتشار اطلس نامهای تورکمنی" دانسته اند،"که یعنی بعد از تأئید جنابعالی(دکتر آیت اللهی) مورد عمل و بهره برداری قرار میگیرد"!!؟
یعنی، این نمایندگان ملت، از یکسو، حتی حق نامگذاری فرزندان تورکمن از طرف والدین خود را مریدوار دو دستی به" روسای ادارات کل استانهای گلستان و خراسان شمالی که عمدتاً فارس، زابلی و شاهرودی و...هستند و یا از منصوبین مافیای پر قدرت استان قدس رضوی در خراسان شمالی میباشند. پیشکش میکنند! امریکه حتی در دنیای مستعمراتی قدیم و در دنیای مرید وار شیعه گری نیز بی نظیر و خود گویای دلیل دست چین شدن و برگزیده شدن آنها به وکلایی رژیم از طرف ملت تورکمن به مجلس اسلامی آن است!؟
اما، این افراد که بنام ملت، کوچکترین حقوق طبیعی ملتی را با امتنان و چاکری کامل بدیگران واگذار میکنند، اما در برخورد با خودی و نمایندگان بخش فرهنگی ملت تورکمن، بدون گذشت، قاطع و مستبد هستند و هیچ حق و حقوقی برای آنان و احترامی به نظرات آنها قائل نیستند! آنها بعنوان ذره ای ناچیز از حاکمیت مستبده و دیکتاتوری دینی جمهوری اسلامی خود، این خصلت ذاتی رژیم را با زیرپا گذاشتن استقلال انجمنهای فرهنگی تورکمن و حقوق اعضای انها در انتخاب نمایندگان خود، با تحکم و علناً اعلام میدارند که:" نماینده و یا نمایندگان آنها از سوی اینجانبان تعیین و معرفی خواهند گردید"! این امر معنائی بجز چاکری و نوکری در مقابل بیگانه و زورگوئی و استبداد علیه خودی ندارد و انجمنهای فرهنگی طبیعتاً نه تنها حق دفاع از حقوق و استقلال خود در مقابل این زورگوئی و تحکم را دارند، بلکه حق دارند " اطلس نامهای تورکمنی" را که از طرف " رؤسای ادارات کل استانها و صد البته در خاتمه تنها و تنها "پس از تأئید" رئیس سازمان ثبت و احوال کشور، رسمیت خواهد یافت را نپذیرند و نامگذاری فرزندان تورکمن بنابه طبیعت ملی آنها را حق مسلم والدین آنها و جزو مقوله آزادیهای فردی و خارج از دخالت دولتیان و نمایندگان آنها در مجلس اسلامی بدانند!ر

کانون فرهنگی – سیاسی خلق تورکمن
2007-12-17

مصاحبه‌ صدای آلمان با دکتر جلال جلالی‌زاده، نماینده مردم سنندج در مجلس ششم:ر
15.12.2007
ر« من اصلا این واژه‌ تجزیه‌ طلبی را به عنوان یک اتهام می‌دانم نسبت به همه قومیت‌ها. هیچ ایرانی‌ای حاضر به تجزیه‌ طلبی نیست. هر ایرانی بدنبال مطالبات خودش است، حالا چه آذری باشد، چه عرب، چه کرد و یا بلوچ و ترکمن. بنابراین آنچه در ایران مهم است این است که نمی‌شود با فشار، با زندان و با بگیروببند مردم را از هویت خودشان بیگانه کرد و از آن هویت‌زدایی‌ کرد. فشارهای مختلف، سختگیری‌های زیاد از حکومت‌های قبلی تا امروز ثابت کرده است که هیچ ملتی، هیچ قومی با فشار و تضییع و تبعیض از بین نخواهد رفت. من معتقدم سیاستهای امروز بیشتر واگرایی را تشویق و تحریک خواهد کرد. نه فشار و زندان می‌تواند مردم را از مطالبات خودشان منصرف بکند و نه می‌تواند که مشکلات برجای مانده از زمان ها و سال های گذشته را پاک بکند.»ر

" مصاحبه سیندن بیر بؤلک"

tisdag, december 04, 2007

تشکر و قدردانی

بدینوسیله از کلیه دوستداران و یاران و همرزمان مرحوم هوشنگ قرنجیک که در مجلس ترحیم و مراسم خاکسپاری وی شرکت نموده و در این روزهای دشوار با همدلی و همیاری خود در کنار ما بوده و همینطور آندسته از دوستانی که امکان شرکت در این مراسم را نداشته و خود را در غم ما شریک دانستند، صمیمانه تشکر نموده و برای همه آنان و خانواده هایشان سلامتی و عمری طولانی آرزومندیم.ر

همسر و فرزندان مرحوم هوشنگ قرنجیک
.
****
.
Huşeng neressäñ ýatan
v
ýeri ýagty bolsun!
v
Göreşjeñ ýigit, halkynyñ ar-namysy ugrunda köp muşakgatlara döz gelen goç ýigidimiz Huşeñ Garynjyk aramyzdan ötdi.

Onuñ erkana Türkmen jemgyýetiniñ berkarar bolmagy ugrundaky arzuwuny ýuregımızde mydama ýaşadarys.

Huşeng neressäniñ yzynda galanlara, onuñ ýan ýoldaşyna we döret sany jegerbendine sabyrly bolmagyny dileýäris.

Huşeng pahyryñ ýatan ýeri ýagty, jaýy jennetden bolsun.

Eýran Türkmenleriniñ Medeni-Siýasy Ojagy
3.12.2007

måndag, december 03, 2007

ر1881- نجی یئلینگ 9- نجی دسامبر تراگه دیاسی

شو یئل تورکمن توپراغی نینگ اورسیت پادشاسی- بریتان دیکمه سی ایرانینگ قیزیلباش شایی قاجار اروغی نینگ آراسیندا بؤلونمگینه دوغری 126 یئل دولیار. "باسیلیپ آلنان توپراغی اؤزآرا پایلاشماق باراداقی آحال" شرط ناماسی(1) باغلاشیلان ماحالیندا اونگا هیچ بیر تورکمن غاتناشدیریلمادی، آصلا تورکمنینگ پیکرینی سوران بولمادی. بو گون بولسا نه اورسیت ایمپراطورلیغی بار نه- ده ایرانده قاجار پادشالیغی. شونگا گؤرأ بو ظالیم شرط نامه اؤز-اؤزیندن یاتیریلیار، هیچ حیلی یرلی و حالقارا قانونی حقوقه ایه دأل، اونونگ دوام اتدیریلمگی بی قانون. حالقیمیزینگ بی قانون بیر شرط نامه اساسیندا چکیپ گلیأن مادی زیانلارینی بولسا اونی دوام اتدیریپ گلیأن دولتلرتؤلملی بولار.ر

***********
تورکمن توپراغی نأدیپ بؤلوندی

اورسیت بیلن بریتان باسیبالجیلاری نینگ بأسلشیگی 18- نجی عاصرینگ آیاقلاریندا آسیادا حاصام گویچلندی. انگلیسلر هیندیستانی آلیپ، خیوه و بخارا گؤزدیکیپ اوغرانلاریندا، زاود- فابریکلرینه تورکیستانینگ آرزان چیگ مالی شول ساندان پاغتا مأتأچلیک چکیأن روس کاپیتالیستلری- ده تزارینگ قشونینی اورتا آزیا سودریأرلر. شئیله لیک بیلن 1873- نجی یئلدا حیوه تورکمنلری 1881- نجی یولدا بولسا گؤک دپه ده یاشایان تورکمنلر اول مؤچبرده غیرغینچیلیغا بریلیأر.ر
گؤک دپه غالاسی سیناندان ادیل 11 آی سونگرا تورکمن حالقی نینگ حاربی، سیاسی، اقتصادی و استراته گیک گویجونی آزالتماق ماقصادی بیلن اولارینگ یاشایان توپراغی ایکأ بؤلونیأر.ر
آراچأک کسگیتلنندن سونگرا هر ایکی دولت (اورسیت و ایران) اؤز پایلارینا دوشن تورکمنلری ازمکده، تالاماقدا آنگیرباش ظالیم سیاساتی آلیپ باردیلار. 20- نجی عاصرینگ باشیندا حأضیرکی تورکمنیستان توپراغی «زاکاسپی اوبلستی» آدی بیلن باشدا قفقاز سونگرا بولسا داشکنتدأکی روسلار طاراپیندان بلله نن حاربی گوبورناتورلارینگ (فرمانداران نظامی) غاراماغینا بریلدی. بو یاغدای تورکمنیستان ساویت سایوزی رسپوبلیکاسی قورولیانچا دوام اتدی.ر
ایرانینگ پایئنا دوشن توپراقدا تورکمنلر مرکزی حکومت بیلن دیش- دیرناق بولوپ گؤره شیپ گلدیلر. بو گؤره ش 1916- نجی یئلدا- بیرینجی دونیأ سؤوشی دؤورینده- حاصام مؤچ آلدی. تورکمنلر اؤزباشداق جمهوریت قورماق اوغرویندا تأهران بیلن آلدیم- بردیملی سؤوشه گیریشیأرلر. اولارینگ بو غوزغالانگینی باسیپ یاتیرماق اوچین تأهران، روسلاردان کمک سورایار. نتیجه ده 1916- نجی یئلدا تورکیستانینگ حاربی گوبرناتوری سیردریا ثبتی نینگ حاربی کاماندیری مادریتوفی گورگن جولگه سینه یوللایار و اول تورکمنلری واغشیلارچا جزالاندیریار.ر
1924- نجی یئلدا تورکمنیستان جمهوریتی نینگ برقرار ادیلمگی، تورکمنصأحراداقی غوزغالانگا روحی تایدان قولداو بریأر. شول دؤورده عثمان آخونینگ باشتوتانلیغینداقی بو حرکتلر شول یئلینگ 20- نجی مایئندا جمهوریت دوزگونی نینگ جار ادیلمگینه سبأپ بولیار. یؤنه بلشویکلرینگ سرداری لنین ینگ 1921- نجی یئلدا ایران بیلن باغلاشان «دوستلیق» شرط ناماسی نتیجه سینده تورکمنصأحرالی تورکمنلر، آراچأگینگ اول طاراپیندا یاشایان دوغانلاری نینگ کمگیندن ماحروم بولیارلار. «دوستلیق» شرط ناماسیندا لنین ینگ بلشویک دولتی ادیل تزارلارینگ دؤورینده کسگیتله نن آراچأگی شول بولشونا اقرار ادیأر.
ر
تورکمنلرینگ آرقاسیز غالاندیغینا گؤز یتیرن تأهران، بو گزک اوچ سانی اولی توپارادان عبارات و آغیر یاراغلارا بسله نن قشونلارینی تورکمنلرینگ اوستونه ایبریأر. سرهنگ جان محمد حانینگ باشتوتانلیغینداقی خراسان قشون بیرلیکلری گوکلنگ اوستونه، گیلان قشونی نینگ سرهنگی فضل الله خانینگ آتریادلاری بولسا بندرگزینگ اوستی بیلن کومیش دپأ طاراپ ایلرله یأر. شیئله لیک بیلن 1925- نجی یئلینگ اوکتبریندا بو اوچ توپار تورکمنصأحراسینی غانا چایقاندان سونگرا کوممت غاویزا گلیپ یئنگیشلرینی! طویلایارلار.ر شوندان بأری تورکمنلرینگ غارشیسینا باریپ یاتان شوونیستیک سیاست آلنیپ باریلدی و بو سیاست حأضیر بو گونه چنلی بیرسیخیللی دوام اتدیریلیپ گلینیأر.ر

**********
پارچالانان توپراق بیریگرمی؟
« یئقیلان غالمازمی، آغلان گولمزمی؟
»

اروپالی کولونیالیست دولتلر- بریتانیا، فرانسیا، اسپانیا، آلمان- آفریقادا و آسیادا باسیپ آلان توپراقلاریندا اؤزلرینه غارشی غوزغالانگ توروزیلماز یالی، بو حالقلارینگ توپراقلارینی پارچه- پارچه اتدیلر. شول سیاست اساسیندا مثال اوچین آفریقانینگ کارتاسینا سراتسنگ بیر اتنیکدان بولان حالقینگ ایکی یا- اوچ دولتینگ آراسیندا بؤلونندیگینه شایات بولیاریس. بو یاغدای آسیادا شئیله. ویتنام و کره دولتلری ایکأ بؤلوندی. یؤنه آزاد ادیش حرکتلرینگ نتیجه سینده بؤلونن توپراقلاردان کأبیرلری بیرلشدی. ایکأ بؤلونن یمن و ویتنام و برلین بیریگدی، حأضیر ایکی کره نینگ بیرلشمگی اوغروندا آزده- کأنده حرکتلره شایات بولوپ گلیأریس.ر
ساویت سایوزی- شوروی دولتی دارغاندان سونگرا بو حرکت حاصام گویچلندی. اونونگ دوزومینده دوران 15 رسپوبلیکا اؤزباشداق دولتلره اؤوریلدی. یوگسلاویانینگ حاطاریندا زور بیلن ساقلانیپ گلیأن یورتلاردان 5-4 سانی دولت عمله گلدی. اینها بو گونلر بولسا کوسوالی لار اؤزباشداق دولت بولماق اوغرویندا گؤره شیپ گلیأرلر.ر
شوروی نینگ دوزومینده دوران آذربگجانلی لار المیداما آراز چایی نینگ گونورتاسیندا- ایرانینگ چأگینده یاشایان ایلدشلرینی «جنوبی آذربایجان» دییپ آتلاندیریپ گلدیلر و گلیأرلر. ایکی توپراغینگ بیرلشمگی اوغروندا سیاسی طالاپلار ماحال- ماحال موچ آلیار.ر
اما تورکمنیستانینگ یولباشچیلاری نه ساویت دؤورینده نه- ده غاراشسیزلیق یئللاریندا اترک دریاسی نینگ ایلری طاراپیندا یاشاپ گلیأن دوغانلارینا حوسسارلیق ادیپ بیلمه دیلر. البته مونونگ اؤزینه ماخصوص آبیکتیف و سوبیکتیف سبأپلری بار.ر
ایکی آیری دولت ده یاشایارلار دییمه سنگ، آراچأگینگ ایکی یانیندا یاشایان تورکمنلرینگ آراسیندا هیچ حیلی تاپاوت یوق. شونگا گؤرأ شرط دؤرأن یاغدایئندا اولارینگ أهلیسی بیردولتینگ، بیر بایداغینگ آستیندا یاشاپ بیلمگینده هیچ حیلی بؤوت یوق.ر
بو موقادس آرزوی حاصیل اتمک اوچین، ماغتیمغولی شاهیریمیزینگ سؤزی بیلن آیدیلاندا «برقرار دولت قورماق» اوچین بیرینجی نوباتدا مونگا تویس یورکدن اینانماغیمیز اساسی شرط. ایکینجیدن پارس شوونیستلرینگ و اولارینگ آلداوچلاری نینگ بوش شیغارلارینا دأل- ده ملی دولت قورماق اوغروندا گؤره شن مردانا ییگیتلریمیزینگ سیاساتیندان اوغور آلماغیمیز واجیپ مسئله. تورکمنیستان جمهوریتی نینگ دویبونی توتان ملی سردارلاریمیزدان غایغیسیز آتابایف باریپ 1924- نجی یئلدا اترک- گورگن تورکمنلری نینگ گؤرشلرینه یاردام برمک و بیته ووی بیر دولت قورماق اوغرویندا حکومت ماصلاحاتیندا شئیله دییپدیر:ر
« يموتلارينگ گورگندأكى قـوزغـالاگـى- آتابايف توركمن ياراغلى گويچلرينگ الى بيلن اولارا ياردام برمك و اولارى بيزه بـيريكديرمك مسئله سينى قـويدى.ر

آتابايف: " نأمه اوچين بيز اؤز مهربان دوغـانلاريميـزينگ قـوراغـينا چيقمالى دأل، بيز اولارا حوكمان
كؤمك ادملى".» (2)ر

شو گونلر تورکمنلرینگ سیاسی توپارلاری نینگ آراسیندا ایرانینگ چأگینده یاشایان تورکمنلرینگ توپراغینیا ملی آت بریلمک و اونونگ اؤزباشینا بایداغی بولملی باراسیندا جدللر، دیسکوسیالار آرا آتیلیار. بو اؤرأن دروایس مسئله هم ضرور.ر
ایرانینگ چأگینده یاشایان تورکمنلرینگ توپراغینا تأ قاجارلارینگ دولتی آغداریلیانچا- 1921- نجی یئلا چنلی «یموتستان» دییلیپدیر. بو آت، حکومت ینگ رسمی کاغذلاریندا- دا، مهرلرینده- ده گتیریلیپدیر.ر
ائرضاشانینگ شوونیستیک سیاساتی اساسیندا بو توپراغا «تورکمنصحرا و دشت گرگان» دییلدی. ایراندا بلوچستان، کردستان، لرستان یالی ولایتلارینگ باردیغینی ناظارا آلانگدا، تورکمنلره «تورکمنیستان» آدی بیلن اؤرلرینه دگیشلی استان لاری نینگ بولماغینا روغصات بریلمأن گلیأر.ر
حأضیر بو توپراغا «گونی تورکمنیستان» یا- دا «ایلری/ ایلرکی تورکمنیستان» آدی بریلملی دیین طالاپلار آرا آتیلیار.ر
هر زاتدان اوزال توپراغیمیزا نأمه آت بریلملیدیگی باراسیندا، نأحیلی بایداغی بولمالیدیغی بارادا ملی پارلامنتیمیزده قرار قبول ادیلملیدیگینه اینانیارین. قورولجاق تورکمن دولتی نینگ استاتوسی/حقوق دورومی، اونونگ ایرانینگ دوزومینده قالیپ قالمازلیغی حاقیندا یا- دا اوزباشداق بیر دولت بولمالیدیغی بارادا یئنه- ده ملی مجلیسیمیز قرار قبول ادیپ بیلر. یؤنه منینگ پیکریمچه:ر

ایکی بؤلونن تورکمن توپراغی آخرسونگی بیرلشملی بولار؛
بو دولت ینگ یکه تأک آدی بولار اول- دا تورکمنیستان بولار.
ر

یؤنه شونگا چنلی بیز ایرانینگ چأگینده یاشایان توپراغیمیزا «گونی تورکمنیستان» دییپ بیلریس. سبأبی «گونی» سؤزی بیزینگ سؤز دوزومیمیزده بار، «گونی لری باردیر یاشیل یئلاقلی» (ماغتیمغولی)ر
بایداق بارادا حؤدورلنن تکلیپلر حاقیندا آیتساق. اگر سیز «جنوبی آذربایجان» سیاسی آکتیویستلری نینگ دمونستراتسیالارادا غالغادیان بایداغینا سین اتسنگیز اونونگ آذربگجان دولتی نینگ بایداغینا منگزشدیگینی گؤره سینگیر. بیزینگ سیاسی قوراملاریمیز-دا شول پأهیمدن اوغور آلمالی. البته بیرآز اویتگشیکلیک بولوپ بیلر. من شو آشاداقی گؤرنیشی تکلیپ ادیأرین (البته رنگکی باراسیندا گوررینگ اتسه بولار)ر

گونی تورکمنیستانینگ بایداغی اوچین بیر تکلیپ

ملی دولت بولماق دوشونجه سی نینگ یئنه بیر اساسی شرطی یازیجی- شاهیرلاریمیزینگ، اینتلله گنتسیا وکیللریمیزینگ یوره گینده و آنگ- دوشونجه سینده ملی ایده یانینگ غایناپ- جوشماغیدیر. اول بولسا تورکمن دیلینده یازماق، یازوو الیپ سینده تورکمنیستان دولتینده یؤرگونلی بولان لاتین الیپ- بیی سیندن پئیدالانماق- البته ایرانینگ مطبوغاتیندا اثرلر عاراپ- پارس حاطیندا یازیلمالی بولیار، یؤنه اونگا غارامازدان مجبور بولونمادیق یاغدایدا اینگ بأرسیندن اؤیده بو حاطی بالالاریمیزا- دا اؤورتملی. تورکمن دیلینی اونگات گورلأر یالی تورکمن دیلینده گپله شیک بریأن رادیو- تلویزیون گپله شیکلرینی دینگلملی، توماشا اتملی، تورکمنیستاندا چاپ بولیان غازیت- ژورنال لاری اوقامالی.ر
اگر اسلامی رژیم چاغالاریمیزا تورکمنچه آت داقماغا روغصات برمه یأن بولسا بأرسیندن اؤیده اولارا تورکمنچه آت داقیپ، اونی یؤرگونلی اتملی.ر اینها شئیله ادیلن یاغدایئندا بیزینگ ملت بولماق اوغروینداقی آنگ- دوشونجأمیز اؤسر و سونگوندا بیته وی بیر دولت بولماق آرزوینا غاویشاریس.ر

توركمن توپـراغى نينگ پارچالانيشى

باراسينداقى شرط نامه

" باسيليپ آلنان توركمن توپـراغينگ بؤلوْنمگى حاقيندا
ايران- روس شرط ناماسى"نینگ ماده لاری و قوشماچالاری

ر1881- نجى يئلينگ 9- نجى دسامبرينده /1299- نجى ه. ق يئلينگ باش آيى نينگ 29- ينده ايران طاراپـيندان داشارى ايشلر وزيرى ميرزا سعيد خان مؤتمن الملك، روسلار طاراپـيندان بولسا يؤريته بلله نن ايلچى ايوان زينوويف، باسيپ آلان توركمن توپراغينى ايكأ بؤلوپ، اونگا آراچاك بللمك حاقينداقى شرط ناما قول چكيأرلر. شئيله- ده بو شرط نامانينگ ماده لارىنينگ دولى يرينه يتيريلمك اوغروندا 1894- نجى يئلينگ 9- نجى نوامبرينده آشغابادا گلن ايران وكيلى محمدصادق خان امير تومان، روس وكيللرى بيلن دوشوشيپ، گركلى ايلالاشيغا قول قوييار. شول ايلاشيق اساسيندا باسيبالجى دؤولتلر توركمن توپراغينى اؤز آرالاريندا پايلاشديلار. بو ايلالاشيق باراسيندا ايرانلى محمدعلى مخبر " مرزهاى ايران" آدلى كتابيندا(تهران 1344) شئيله ماغلومات بريأر:ر

ر1- نجى ماده:ر
ر
خـزر دنگزىنينگ گوندوغاريندا ايران- روس آراچاگى نينگ بلله نيلشى؛
اسنغولي دان چاته چنلى اترك دریاسى، آراچاك بلليگى بولار، چاتدان دميرقازيق- گوندوغارا طاراپ آراچاك اوغرى سونگى داغى هم سگرم داغى بولوپ، دميرقازيقدا چوكگأن قالاسيندان چندير آرقارينا باريپ يتر. بو يردن دميرقازيقدا چندير بيلن سومبار آقارلارىنينگ آراسينداقى داغـــلارا گؤنوْكديريليپ، گوندوغارا طاراپ، شول داغلارى ايزارلاپ، سومبارا طاراپ گيديپ، سومبار بيلن آجى آقيان آقارىنينگ بيريگيأن يرينه باريپ يتر. بو يردن گوندوغارا داينا متجيدى نينگ خرابه لارينا چنلى آراچاك، سومبار آقارى بولار. اوندان كؤپت داغا چنلى ايلرى طاراپ اوزانان بير يول آراچاك بللیگيدير.
ر
بو يردن، آراچاك بلليگى كؤپت داغينگ يانى بيلن سيريغيپ، گونورتا- گوندوغارا طاراپ اوزار. گرماب دره سينه يتمأكأ گونورتا طاراپا آيلانيپ، سومبار بيلن گرماب آراسينداقى داغلارينگ اوركوْچلريندن گچيپ، گونورتا- گوندوغارا طاراپ اوزانيپ، ميسنه و چوب بست داغلارينگ اوستوندن آشيپ، رباطينگ 06/1 كيلومتر دميرقازيغيندا گرمابدان رباطه باريان يوُلا بيريگيأر.ر
نينگ دميرقازيغيندان گچيپ، دميرقازيق- گوندوغاردا گؤك قايتال قولايينا يتيپ، اوندان پؤوريزه آقارلارى نينگ گؤزباشينا گؤنوْكديريليپ، اول يرى پؤوريزه اوباسى نينگ دميرقازيغيندا كسيأر. بو يردن دميرقازيق- گوندوغاردا آراچاك بلليگى گونورتاليقدا يرلشن آشغابات- پـؤوريزه آراليغيندا يرلشن داغلارينگ اؤركوجينه اوغروقديريليار. آراچاك بلليگى بو يردن آشيپ، گوندوغارا طاراپ اوزانيپ، آسلاما داغى نينگ اينگ دميرقازيق بلندليگيندن گچيپ، گونورتا- گوندوغارليقدا اوندان آشيپ، كلته چنار اوباسى نينگ دميرقازيغيندان آيلانيپ، زيركوه بيلن قيزيل داغينگ چاتيليشيان يرينه باريپ يتيأر.ر
بو يردن آراچاك بلليگى گونورتا- گوندوغارليقدا زيركوه داغينگ اؤركوجيندن گچيريليپ، بابادورماز آقارى نينگ گچيأن دره سينه باريپ يتيأر. اوندان سونگ دميرقازيغا طاراپ اوزانيپ، بابادورماز قالاسى گوندوغاريندا قالماق شرطى بيلن گأوورس- لطف آباد آراسينداقى يولا باريپ يتيأر.ر

ر2- نجى ماده:ر

هر ايكى دؤولتينگ يؤريته وكيللرى بلله نيلن آراچاگه بلليك نشانالارينى اوتورتماق اوچين، سرحده باريپ، آغزاليپ گچيليشى یالی بلليگينى اوتورتمالى. اونونگ هم- ده سرحد كميسرلرينگ دوشوشمالى وقتى مأليم اديلملى.ر

ر3- نجى ماده:ر

ايران دؤولتى، گرماب و قولقولاپ اوبالارى نينگ توركمنيستان جلگه سينى سوواريان آقارينگ دميرقازيغيندا يرلشيأنديگى اوچين بير ييلينگ ايچينده اولارى بوشاديپ، اؤز راياتلارينى آليپ گيدملى. روس دؤولتى بوشاديلان اوبالارا توركمنلرينگ گؤچوپ گلمگينى قاداغان ادر، اول يرلرده حاربى قالا سالينماز.ر

ر4- نجى ماده:
ر

توركمنيستانى سوواريان پؤوريزه و بئيله كى آقارلارينگ گؤزباشى نينگ ايران چاگينده بولانلیغى اوچين، ايران بو آقارلارينگ كناريندا تأزه اوبالارينگ بنا اديلمگينى قاداغان اديپ، اكرانچیلیق ميدانلارينى كؤپلتمأن، اؤزلرينه گرك بولاندان آرتيقماچ سوو آلماجاقديغينى بويون آليار.ر

ر5- نجى ماده:ر

توركمنيستان بيلن خراسان آراسيندا سؤودا مسئله سى نينگ اؤسمگى اوچين هر ايكى دؤولت قاتـناو يوللارى آبادانلاشديرماق اوغروندا ایلالاشیارلار.ر

ر6- نجى ماده:ر

ايران دؤولتى آستراباد و خراسان تؤوه رگيندئن هر حيل ياراغينگ يورت داشينا چيقاريلماغينگ اؤنگونى آلار، شئيله- ده ايران چاگينه دوشن توركمنلره اوق- ياراغ يتمگى نينگ اؤنگونى آلار. ايران دؤولتى نينگ بللأن سرحد قاراووللارى بو حاقدا روس طاراپـيندان گيزلين ياراغ سؤوداسينى ادمكچى بوليان آداملارينگ اؤنگونى آلماق اوغروندا اديأن آلادالارى بيلن اورتاق ايش آليپ بارارلار.ر

ر7- نجى ماده:ر

بو شرط نامانينگ دولى يرينه يتيريلمگى و آراچاگينگ قولايندا ياشايان تـوركمنلرينگ حـركتلرينى كنترول ادمك اوچين، اورسيت دؤولتى، ايران سرحدينه قراول بللمأگه حاقليدير. بلله نن آدملار باسيليپ آلنان توپراقلاردا آسوداليغى قوراماغا هر ايكى دؤولت طاراپـيندان دولى اختيارليديرلار.ر

ر8- نجى ماده:ر

آلنان بوتين قرارلار و ايلالاشيغينگ شرطلرى اؤز گويجونده ساقلانيار.ر

ر9- نجى ماده:
ر

بو شرط نامه ايكى نوسغادا يازيليپ، ايكى دؤولتينگ وزيرلرىنينگ قولى و مهرى باسيليپ، اورسيت و ايران پادشالارى طاراپـيندان تاصصيقلانار. تاصصيقلانان شرط نامه 4 آيئنگ- حتى اوندانام تيزرأك وقتينگ- ايچينده تهراندا هر ايكى دؤولتينگ وزيرلرى نينگ آراسيندا چالشيرلار.ر

تهران. 9- نجى دسامبر 1881- نجى ييل
22 محرم 1299 ه. ق
زينوويف- ينگ قولى ر ر ميرزا سعيد حان- ينگ قولى

بو شرط نامانى كأميللشديرمك اوچين 1885- نجى يئلينگ آپريلينده ايكى دؤولتينگ آراسيندا بير پروتكله قول قويليپ، بابادورمازدان اسنغولا چنلى آراچاك بلليكلرينى اوتورتماق اوچين ايران طاراپیندان سليمان حان صاحب اختيار، اورسيت طاراپـيندان بولسا پالكوونيك(سرهنگ) نيكولاى كورمين قارابايف بلله نيأر. شئيله- ده چكيشلرده قول چكيلن بير ايلالاشيقدا اترك دریاسی نينگ آشاقى آقيميندان تأ اسنغولى آيلاغى نينگ آراسينا آراچاگه بلليك اوتورتماق اوچين ايراندان گلن پالكوونيك-اينجينير ميرزا على اشرف حان، روس كميسرلرى بيلن دوشوشيار، شوندا آراچاگينگ جغرافيك كارتاسى(نقشه سى چيزيليار.ر
پؤوريزه بيلن حاصار اوستونده بار بولان دوشونمه سيزليگى آرادان آيرماق اوچين 1893- نجى يئلينگ 27- نجى ماى آيئندا تهراندا باش وزير ميرزا على اشرف حان اعتمادالسلطنه بيلن اورسيدينگ دولى اختيارلى ايلچيسى پوتـزوف بير آرا گليپ، 6 ماده دان عبارات بير شرط ناما قول چكيأرلر. بو شرط نامانينگ 1- نجى ماده سينده ايران پادشاسى اؤزى هم ميراث دوْشرلرى طاراپـيندان پؤوريزأنينگ توركمنيستانا دگيشلى بولجاقديغينا اقرار اديأر. 2- نجى ماده دا روس پادشاسى اؤزى هم ميراث دوْشرلرى طاراپـيندان حاصار، شيلگان و زنگانلى تؤوه رگينى ايرانا بريليأنديگينى بيلديريأر. 6- نجى ماده ده هر ايكى دؤولت پؤوريزه هم حاصار اوبالارينى ياشايجيلاردان بوشاديپ، اول يرلرده حاربى قالالار سالماجاقديقلارينى و اول يرلره توركمن ياشايجيلارىنينگ گؤچوپ گلمه گينى قاداغان ادجكلرينى بيلديريأرلر.
ر

آقمیرات گورگنلی
تاریخ علیملارینگ کاندیداتی
goliarne@yahoo.com

ر[1] بو شرط نامانینگ ماده لارینی ماقالانینگ سونگوندا گتیردیک
ر
[2] تورکمنیستانینگ کامونیستیک پارتیاسی نینگ آرخیویندن