torsdag, december 31, 2009

ملت تورکمن دوشادوش مقاومت
ه
عادلانه علیه دیکتاتوری می رزمد!ه

ه
این روزها نه تنها در تهران بلکه در اغلب شهرهای بزرگ و کوچک کشور غرش خشمگینانه ایرانیان علیه جبرو جهل و استبداد خشن مشاهده میشود. انسانهائی با دستان خالی اما با قلبی آکنده و پر از خشم و نفرت در برابر انواع و اقسام و اشکال گوناگون ماشین سرکوب رژیم همانند کوه ایستاده اند.ه
نیروهای سرکوبگر که چندین بار ضربات سختی از مبارزین تورکمن در اوائل انقلاب دریافت کرده بودند، این روزها از ترس اینکه مبادا جنبش ملی ملل تحت ستم آذری ها، کردها، بلوچ ها، عرب ها و تورکمنها دوبار به هیجان درآید و به رود خروشان جنبش سبز بپیوندد، تدابیر امنیتی خویش را در این مناطق گسترش داده، در واقع حکومت نظامی اعلان نشده شان را تشدید می نمایند. با این وجود ملل تحت ستم با شعارنویسی بر در و دیوار و پخش شب نامه نفرت خویش را از رژیم و نظام ولایت فقیه ابراز می دارند.ه

ملت تورکمن حق داشت و دارد!ه
درست سی و یک سال پیش پس از سقوط رژیم پهلوی، بقدرت رسیدگان جدید بمنظور تثبیت موقعیت خود، اعلام رسمی انحلال سلطنت و نوع نظام آینده کشور خواستار برگزاری رفرندوم شدند. مردم ایران در راهپیمائی میلیونی خویش در واقع مدتها بود که آتش به ریشه نظام شاهنشاهی زده بودند، بنابراین در رفرندوم جائی برای مطرح کردن انحلال سلطنت نبود، در واقع مسئله اصلی "آری" گفتن به تازه بقدرت رسیگان مد نظر بود.ه
درحالیکه در پایتخت و در بین احزاب و محافل روشنفکری بحث درباره نوع جمهوری پیش کشیده میشد، فانتومهای حکومت در ارتفاعی کم از فراز شهرهای بندرتورکمن، آق غالا و گنبدقابوس عبور کرده چشم داغی به مردم این خطه میداد و مثل قیام 1924 و 1945 بپاخیزند، و نیز درست در آن ایام نیروهای کمیته معروف به "امام" که از افراد لمپن و اوباشی چون آقامعلی پر شده بود، در بندرتورکمن، خون چندین تورکمن را می ریزد، شهرهای سنندج و بوکان، مریوان و کامیاران از زمین و هوا گلوله باران میشود، این تازه بدوران رسیده ها در چیدن میوه انقلاب عجله میکردند.ه
تورکمنها می گفتند همانند تمامی انقلابات جهانی و نیز دوران انقلاب مشروطه، اول مجلس مؤسسان تشکیل، پیش نویس قانون اساسی تهیه، سپس رفرندوم برگزار شود ولی آقای خمینی آب سردی به روی همه ریخت و گفت: "جمهوری اسلامی، نه یک کلمه بیشتر، نه یک کلمه کمتر!" ملت تورکمن برای شور و مشورت در این حادثه سیاسی که به سرنوشت ملی شان گره خورده بود توسط تنها نیروی سیاسی هدایت کننده خویش یعنی "کانون فرهنگی – سیاسی" خویش در باغ ملی گنبد گرد می آیند. تورکمنها میگفتند که در نظام آینده وضعیت اقلیتهای تحت ستم چگونه خواهد بود، آیا به آنها اجازه داده خواهد شد تا خودشان سرنوشت خویش را تعیین کنند، آیا در مدارس شان و ادارات زیان خودشان رواج خواهد یافت؟
ششم فروردین خونین: میتینگ پرشکوه ملت تورکمن در باغ ملی توسط افراد مسلح کمیته امام بخون کشیده شد و به سئوال مهم، تاریخی و بلحاظ سیاسی استراتژیک تورکمنها با گلوله های آتشین پاسخ دادند و جناب خمینی روز 12 فروردین را که هنوز جنگ و زدو خورد پراکنده در گنبد ادامه داشت را روز جشن اعلام کرد. چرا که اغلب مردم در برابر یک سئوال آنهم با انتخاب تعرفه سبز بعلامت "آری" و برگ تعرفه قرمز- از طرف شیادان بعنوان نشانه کمونیستها تبلیغ شده بود- بعنوان "نه"، رفرندوم را بخواست روحانیون پیش برده بودند.ه
خبرگان بجای مؤسسان! در خرداد سال 57 در انتخاباتی که برای مجلس خبرگان انجام شد، تورکمنها بهترین فرزندان خویش را، فرزندانی که می دانست از حق خودشان دفاع خواهند کرد، یعنی شیرلی توماج و حکیم مختوم را بعنوان کاندیداهای خویش معرفی می کنند، ولی باز هم مشت محکمی از حاکمان می خورند، رآی آنها به نفع حاج آقا نورمفیدی، نماینده امام در گرگان تمام میشود. این شخص نیز همانند سرلشکر تیمسار منصور مزینی سی و اندی سالست که حکمران بی تاج و تخت منطقه می باشند.ه
بهمن خونین! امروزه هر از گاهی از قتلهای زنجیره ای و کشتار زندانیان سخن میرود و بجاست که بحث و فحص میشود ولی آیا اینان فراموش کرده اند که نخستین قتل های زنجیره ای و کشتار بی دفاع زندانیان در بهمن ماه سال 58 بهنگام ترور ناجوانمردانه رهبران شوراها توماج، مختوم، واحدی وجرجانی رقم خورد، آیا خلخالی جلاد دستور قتل اینان و دربند کشیدگانی چون عبدالله قزیل، حاللی حاللی زاده، گورگن، أنین..... را بدون هیچگونه محاکمه نداد؟
جای دور نرویم! در همین انتخابات مجلس گذشته مگر تورکمنی بنام حکیم فیروزی در بندرتورکمن رأی کافی نیاورد؟ آورد، حتی وزارت کشور اورا برنده نیز اعلام کرد، ولی بعدا آرای وی به نفع برادر خانم آقای منوچهر متکی، که رقیب فیروزی بود اعلام نشد؟! مگر در آق قالا دکتر ناصر ایزدی حتی به حمایت گرگانی ها رأی کافی نیاورد؟ آورد، ولی زابلی( شیعه) بنام ناصری را بجای وی به مجلس فرستادند.ه


چه باید کرد؟
قانون اساسی ج. اسلامی ضد دمکراسی و شئون انسانی است، باید آنرا تغییر داد ، تمامی ایرانیان باید از حقوق مساوی برخوردار شون. نظام ولایت فقیه برچیده شود. آیا مگر چند نفر آخوند و ملا "فقیه" اند و بقیه "سفیه"؟ در کجای دنیای اسلام و کشورهای اسلامی چنین نظامی وجود دارد؟ از فراز و فرای مجلس که بیانگر صدای ملت است، "شورای نگهبان" برداشته شود. قوانینی که به تصویب نمایندگان میرسد، نباید در بایکوت خانه، روحانیونی که توسط ولی فقیه انتخاب شده اند، قربانی شوند. در کشور یک مجلس باید باشد و مجلس خبرگان که همانند مجلس سنای شاه که نصف اعضایش را شخص اول مملکت انتخاب میکرد، و آلتی در دست دیکتاتور بود، از بین برداشته شود.ه
در اینصورت است که با فرموله کردن خواستهای اساسی جنبش، از آنجمله خواسته های ملل تحت ستم، مبارزات مردمی، عادلانه و ضد دیکتاتوری به پیروزی واقعی خویش نائل خواهد آمد. جلب اعتماد ملل تحت ستم و نیروهای رزمنده آن توسط نیروهای پیشگام جنبش کنونی در راه وحدت و همگامی امری مهم و غیر تعلل می باشد.ه
به امید پیروزی جنبش و حرکت عادلانه ایرانیان و نابودی هر نوع از اشکال دیکتاتوری!ه

از هواداران کانون فرهنگی- سیاسی خلق تورکمن
تانگیر بردی. ق

1 kommentar:

fadayemam@hotmail.com sa...

بنام خدا
ای برادران و خواهران، سی‌ سال انقلاب و از خود گذشتگی آخرش همین ؟ نمیتونم باور کنم که اینطور که با مردم رفتار میکنند با اصول اسلامی توافق داشته باشد . اینطور که به نظر میاید روز سالگرد انقلاب ما باید دوباره روی بام برویم تا ارزشهای این انقلاب را به خاطر خودمان و رهبرآنمان یاداوری کنیم که آیا انقلب اسلامی یعنی این ؟ تا وقتی‌ دیر نشده رهبران ما باید بیدار شوند که این طرز رفتار با ملت مسلمان واقعا غیر اسلامی هست خداوند از ظلم احدئ نخواهد گذشت . الله و اکبر ، الله و اکبر ، الله و اکبر