lördag, januari 13, 2007

جعل نام کانون برای بیان مواضعی خلاف مواضع آن


در یکم ژانویه امسال، در سایت اینترنتی " ترکمنصحرا" که ظاهراً از طرف یکی از ترکمنهای خارج از کشور، اما بعنوان خبرنگار و گزارشگر رسمی رادیوی آزادی آمریکا، اداره شده و در میان ترکمنهای خارج از کشور بعنوان سایتی که مروج غیر رسمی افکار و اخبارروزنامه های وابسته به رژیم اسلامی شناخته میشود، " اطلاعیه" ای تحت عنوان بی مسمای " خان مرد، زنده باد خان" به امضای " شورای مرکزی" کانون فرهنگی – سیاسی خلق ترکمن، درج شده است!ر
هر چند عمل سایت " ترکمنصحرا"، در چاپ آگاهانه "اطلاعیه"ای جعلی، نه تنها اقدامی غیر قانونی، بلکه عملی ضد اخلاقی نیز محسوب میگردد، اما بنظر میرسد که گردانندگان این سایت با جاعل نام کانون که برای ما فردی شناخته شده است، در مورد مضمون این به اصطلاح " اطلاعیه" موافقت کامل داشته و چه بسا برای طرح علنی دیدگاه غیر سیاسی و اعلام موضع تخریبی خود در قبال جمهوری ترکمنستان، این فرد بی هویت را که از هیچگونه ثبات فکری و سیاسی مستقلی در زندگی خود برخوردار نبوده، براحتی جهت پیشبرد سیاستهای خود، آلت دست ساخته اند!ر
در هر صورت، این امر تغییری در اصل مسئله، یعنی جعل آشکار نام کانون برای بیان موضعی مخالف خط ومش آن در قبال جمهوری ترکمنستان و تحولات مربوط به دوران بعد از آقای نیازاف، از طرف این فرد بی هویت که هیچگونه رابطه ای با تشکیلات کانون ندارد ودرج آگاهانه آن از طرف سایت " ترکمنصحرا" و اقدام ناشیانه آنها حتی در انجام این عمل غیر قانونی و ضد اخلاقی خود نمیدهد! زیرا، بنابه ضرب المثل معروف " دزد ناشی به کاهدان میزند"! آنها حتی از درک این مسایل ساده و آشکار نیز ناتوان بوده اند که :ر
اولاً، کانون فرهنگی – سیاسی خلق ترکمن، هیچگاه بنام " شورای مرکزی" خود، اطلاعیه و یا بیانیه ای صادر نکرده و این نام، تاکنون کاربرد اساسنامه ای و درون تشکیلاتی و آنهم با قید کلمه " موقت"، یعنی بصورت، " شورای مرکزی موقت کانون"، داشته است!ر
ثانیاً، کانون فرهنگی – سیاسی، بعنوان یک سازمان خارج از جمهوری ترکمنستان و سازمانی مربوط به ترکمنستان ایران یا جنوبی، تا به امروز از سیاست دخالت مستقیم در امور داخلی کشور ترکمنستان پیروی نکرده و در مقابل تحولات درونی این جمهوری، از موضعی کاملاً خیرخواهانه نسبت به نیمی از ملت خود در این جمهوری، از یک سیاست اتحادی – انتقادی پیروی نموده و با مواضع تخریبی و ضدیت بی معنا و لجام گسیخته جاعلین نام کانون، نسبت به این جمهوری کاملاً بیگانه بوده است!ر
ثالثاً، کانون فرهنگی – سیاسی، برای درج اطلاعیه ها و یا بیانیه های خود، احتیاج به توسل به سایتی دیگر، بویژه به سایتی چون " ترکمنصحرا" نداشته و تاکنون نظرات خود را با پذیرش کامل مسئولیت خود در قبال آن، دروبلاک خود کانون منتشر ساخته است!ر
اما، در مورد مضمون این به اصطلاح " اطلاعیه" جعلی که حتی تیتر انتخاب شده برای آن نیز از شعار معروف انقلابیون فرانسه، بعد از شکست انقلاب، مبنی بر" انقلاب مرد، زنده باد انقلاب" جعل شده و با بلاهت کم نظیری با تبدیل آن به " خان مرد، زنده باد خان"، درست علیه منظور خود در این " اطلاعیه"، بکارگرفته شده است، در اصل ادامه همان موضع گیری غیر سیاسی و کینه ورزانه و خالی از روح فرهنگ ترکمنها در اعلامیه وی تحت عنوان " نیازوف نیز بالاخره مرد!" که در همین سایت " ترکمنصحرا"، بمحض پخش خبر درگذشت آقای نیازوف با شادمانی دلقک وار و بدون هرگونه دوراندیشی سیاسی انتشار یافته بود، میباشد.ر
دلیل وارد ساختن آنهمه تازیانه نفرت و کینه بر پیکر یک متوفی، از طرف این شخص در به اصطلاح اعلامیه خود نیز در اصل، گویای یک اعتراف پنهانی به شکست تحلیل ذهنی و غیر واقعی و بر باد رفتن انتظارات بیهوده خود، از مرگ آقای نیازاف بوده است! زیرا، وی و همفکران وی در سایت " ترکمنصحرا" با تحلیلی بغایت نادرست از وضعیت اجتماعی – اقتصادی جمهوری ترکمنستان و با " عقب مانده" قلمداد کردن آن بر خلاف سطح رشد این جمهوری و با بی اطلاعی محض از وضعیت سیاسی و ژئوپلتیک کشور ترکمنستان در منطقه و جهان و با ناآگاهی از سیاست بازیگران اصلی جهانی و منطقه ای در آسیای میانه و با ارزیابی ذهنی و نادرست از توان واقعی اپوزیسیون آقای نیازاف و روانشناسی توده های ترکمن در این جمهوری، انتظار بیهوده ای مبنی بر سقوط فوری دولت آقای نیازاف بدنبال مرگ وی داشتند. آنها این تصور باطل را در ذهن خود میپروراندند که با گسسته شدن شیرازه امور در این جمهوری، رقابتی خونین بر سر تعیین آلترناتیوی آقای نیازاف بین وارثین وی از یکسو و اپوزیسیون دولت وی از سوی دیگر ترکمنستان را به تشنج و آشوب خواهد کشانید!ر
اما، برخلاف تصور باطل آنها، در ترکمنستان نه تنها با مرگ آقای نیازاف، سیستم حکومتی وی از هم نپاشید، بلکه با اتخاذ یک موضع گیری معقول و منطقی ازطرف اپوزیسیون ایندولت، از بروزهرگونه تشنج و ایجاد خشونت در سطح جامعه جلوگیری شد. مردم ترکمن نیز با متانت ذاتی خود و با آرامش سیاسی نشان دادند که از قدرت تشخیص لازم برای انتخاب لحظه و زمان مناسب، جهت طرح خواست های سرکوب شده دمکراتیک خود دردوران زمامداری آقای نیازاف، برخلاف بی ظرفیتی سیاسی جاعلین نام کانون، کاملاً برخوردار هستند!ر
شرکت گسترده روسای جمهوری و هیئت های بلند پایه رسمی از دمکراتیک ترین کشورها تا مستبدترین آنها در تشییع جنازه آقای نیازاف نیز بیانگر آن بود که جهان هنوز آمادگی لازم برای ترجیح دمکراسی و آزادی بر ثبات و امنیت سرمایه و صدور با دوام انرژی از این جمهوری که معروف به کشور انرژی شده است را ندارد و این امر نیز عملاً معنایی جز تأئید ادامه حکومت وارثین آقای نیازاف و پذیرش رفرمهایی در چارچوب این سیستم حکومتی، از طرف بازیگران سیاست جهانی و منطقه ای درمورد این جمهوری نداشته است!ر
بنابراین، وقتیکه جاعلین نام کانون متوجه گردیدند که تحوات بعد از مرگ آقای نیازاف در جمهوری ترکمنستان، به نتیجه دلخواه آنها منجر نشده و بر خلاف تحلیل ذهنی و غیر واقعی آنها، تشنج و آشوب و تغییر یکشبه حاکمیت دراین جمهوری صورت نگرفته و دمکراسی وارداتی مورد نظر آنها برای این جمهوری فوراً جاری نشده است،وضعیت را " بسیار نگران کننده"، احساس کرده و سیاست پیشبرد طرحهای ذهنی گرایانه وتخریبی خود از خارج از این جمهوری را انتخاب کرده اند! اما، آنها بخوبی به این امر واقفند که خود، حتی در پیشبرد سیاستهای خویش نیز ناتوانند و کسی در این جمهوری برای افرادی بی هویت و گمنام چون جاعلین نام کانون، تره نیز خرد نخواهند کرد و در خارج از این جمهوری نیز کسی به صداقت دمکراسی خواهی فردی که خود در میان جمع ترکمنها معروف به ر"نیازاف کوچک" شده است، ذره ای باور نخواهد داشت!ر
بهمین دلیل نیز، گویا بنظر آنها مناسبترین نیرو برای پیشبرد سیاست تخریبی خود در قبال جمهوری ترکمنستان، کانون فرهنگی – سیاسی خلق ترکمن ایران بوده است. زیرا، این سازمان در این جمهوری بعنوان یک نیروی سیاسی مستقل و وزین شناخته ده است و رهبران اولیه ایده استقلال در این جمهوری در دوران حاکمیت شوروی در آن، با این ایده از طریق اعضای کانون در این کشور آشنا شده و احترام خاصی برای تشکیلات آنان قائلند و در میان ترکمنهای خارج از این جمهوری نیز به کانون، بعنوان یک جریان با هویت ملی گرایانه و دمکراتیک و بعنوان مدافع پیگیر منافع ملی ملت ترکمن نگریسته میشود. حال که کانون مخالفت و دوری خود را از خط و مشی تخریبی و بدخواهانه آنها در مورد جمهوری ترکمنستان، طی اطلاعیه تسلیت آمیز خود به دولت ترکمنستان دربیست و یکم دسامبردوهزار و شش نسبت به درگذشت آقای نیازاف و تشویق وارثین دولت وی به تشکیل یک دولت اشتی ملی، با بازنگری بر دیدگاه گذشته خود نسبت به روابط اپوزیسیون و پوزیسیون در اینکشور و مخالفت خود با ایجاد تشنج بر سر قدرت در سطح جامعه در اینکشوررا بیان داشته است، این بی هویتان متقلب با جعل نام کانون با بلاهتی کم نظیر، سعی در پیشبرد سیاست ضد ملی خود در جمهوری ترکمنستان، بنام کانون را کرده اند!ر
البته جعل نام کانون وغصب هویت دیگران برای تراشیدن هویتی عاریتی برای خود، یگانه شاهکاراین جاعل نبوده و وی ازتجارب معینی در اینراه برخوردار است! استفاده ازنام یک سازمان منحل اعلام شده بنام " سازمان دفاع ازحقوق ملی خلق ترکمن" درتاریخ یازدهم آپریل سال دوهزار و پنج، از طرف " اکثریت قاطع اعضاء و اعضای هیئت اجرائیه" آن و یدک کشیدن نام این سازمان منحله درمیان نیروهای اپوزیسیون رژیم ایران و درمجامع خارج ازکشور و فریب آنها با معرفی خود بعنوان رهبر سازمانی که اصلاً وجود خارجی ندارد، از جمله خود فریبیها و جعلیات وی است!ر
متأسفانه جعل نام کانون فرهنگی – سیاسی و پارازیتهایی برای جنبش ملی – دمکراتیک ملت ترکمن، تنها محدود به این جاعل بزرگ نشده و جاعلین و پارازیتهای دیگری نیز همیشه در کنار ما وجود داشته اند. از جمله آنها فردی استکه بدلیل تلاش برای وجهه المعامله قرار دادن کانون و منافع ملی ملت خود با نیروهای بیگانه، جهت تحقق امیال حقیر شخصی خود، نزدیک به دو دهه قبل از کانون اخراج شده است. وی در کمال وقاحت بعد از پرسه زدنهای فراوان در میان نیروهای موسوم به اپوزیسیون و نزدیکی و مماشات حتی با گرگهای خاکستری و بنیادگرایان مذهبی ترکیه در اروپا و بالاخره با شرکت درتأسیس " سازمان جمهوری خواهان ملی"، با فعال شدن مجدد تشکیلات کانون، سراسیمه با گشایش چندین وبلاگ جعلی بنام " کانون فرهنگی وسیاسی" و " ستاد مرکزی شوراها" و کانون تریبون" و غیره و با حذف و تبدیل " تیره" مابین "فرهنگی" و "سیاسی" کانون به کلمه " و" به زعم خود تمامی اقدامات گذشته خود را تنها در پشت یک " و"، پنهان ساخته و میتواند دوباره با این ترفند حقیر، کانون را به آلت دست نیروهای بیگانه برای نیل به منافع ناچیز شخصی خود مبدل بسازد!!؟
اما، جاعل سوم نام کانون که هیچگونه رابطه ای با کانون در عمر خود نداشته و تنها در مقطعی بسیار کوتاه هواداری گروه اشرف دهقانی را در اوایل انقلاب، بعنوان یک ژست روشنفکرانه، از دور یدک میکشید، امروزه بعد از دودهه زندگی غیر سیاسی وناسالم ، وبلاگ های بنام کانون در کشور کانادا برای خود گشوده و بنام کانون به سیاق خود جنبش ملی – دمکراتیک ترکمنها در ایران را دو دستی تقدیم ته مانده سازمان چریکهای فدائی ساخته است!!؟
ما به تمامی این جاعلین نام کانون فرهنگی – سیاسی خلق ترکمن و به این پارازیتهای جنبش ملی – دمکراتیک ترکمنها، در خارج از کشور توصیه میکنیم که از سنگ اندازی در مقابل راه مبارزه کانون فرهنگی – سیاسی با رژیم شوونیستی – مذهبی ایران، بعنوان دشمن اصلی ملت ترکمن در ایران، جداً دست برداشته و از مشغول ساختن بخشی از انرژی مبارزین ترکمن از مبارزه برای اهداف جنبش ملی – دمکراتیک ملت ترکمن بخود، دوری بجویند!ر

کانون فرهنگی – سیاسی خلق ترکمن ایران
2007-01-13

Inga kommentarer: